rtms درمان بیخوابی

آیا تحریک مغناطیسی مغز rTMS برای درمان بیخوابی مناسب است؟

تحریک مغناطیسی مغز (TMS) یک تکنیک نوآورانه و غیر تهاجمی است که در تشخیص و درمان اختلالات روانی و عصبی استفاده می شود. TMS تکرار شونده (rTMS) می‌تواند فعالیت عصبی، انعطاف پذیری عصبی و واکنش به محرک توسط مغز در حالت هوشیار و غیرهوشیار و روی هم رفته سلامت کلی روان را متعادل کند.

مطالعات متعددی پیش‌بینی کننده‌های اثربخشی بیشتر rTMS بر متغیرهای نتایج بالینی در اختلالات روانی مختلف را مورد بررسی قرار داده‌اند تا ببینند در درمان بیخوابی موثر است یا خیر.

این پیش‌بینی کننده‌ها اغلب شامل ناحیه تحریک شده مغز، الگوهای فعالیت الکتروانسفالوگرام (EEG)، ناهنجاری‌های مورفولوژیکی(ریخت‌شناسی) و نوروفیزیولوژیکی(فیزیولوژی عصبی) بالقوه، و میزان پاسخدهی فرد بیمار به درمان است.

درباره تحریک مغناطیسی مغز (TMS) بیشتر بدانید …

بیخوابی چیست؟

بیخوابی به این معنی است که توانایی فرد برای به خواب رفتن و یا در خواب ماندن  مختل می شود. افرادی که دچار بی‌خوابی هستند ممکن است خیلی زود از خواب بیدار شوند یا پس از بیدار شدن در طول شب برای بازگشت به خواب دچار چالش شوند.

rtms درمان بیخوابی

مطالعات درمان بیخوابی با تحریک مغناطیسی مغز rTMS

فیزیولوژی چرخه‌ی خواب و بیداری، با نوسانات دوره‌ای EEG مشخص می‌شود که به مراحل خواب سبک (NREM) و خواب عمیق (REM) تقسیم می‌شوند.

با شروع دهه 1970، مطالعات تحقیقاتی متعددی شروع به بررسی رابطه بین K-complex و امواج دلتای خواب NREM و رابطه بین K-complex و چرخه خواب به عنوان یک پدیده پیچیده چند عملکردی مغز خواب درگیر در پردازش اطلاعات، کردند.

با تکیه بر دانستن اطلاعاتی از خواب NREM و فعالیت پویا و پیچیده‌ای که مغز دارد، تحقیقات جدیدتر بر نقش نوسانات آهسته‌ی قشر مغز (SO؛ 0.5-1 هرتز) و فعالیت نواحی تالامیک (12-15 هرتز) در طول خواب NREM متمرکز شده است. . این دو برای تشکیل حافظه بسیار مهم هستند.

در واقع، تکنیک‌های مختلف تلفیق عصبی با استفاده از تحریک نوسانی آهسته مغز برای افزایش ارتباط کاربردی بین نوسانات مغزی مرتبط با حافظه نشان داده شده است. قابل ذکر است که آن ها تثبیت حافظه بصری را در بیماران مبتلا به اختلال شناختی (MCI)، که زمینه ساز بیماری آلزایمر است، بهبود بخشیدند.

این تاثیر مفید بر عملکرد شناختی نشان دهنده پتانسیل گسترده‌ی این تکنیک‌ها در نوسان عصبی و درمان بیخوابی است.

در یک پیشرفت جداگانه اما مرتبط، تکنیک‌هایی مانند تحریک مغناطیسی، تحریک الکتریکی و تحریک شنوایی مغز در درمان اختلالات خواب استفاده شد. این روش‌ها نشان دادند در متعادل سازی الگوهای تحریک و خواب، به ویژه در بیمارانی که از بی‌خوابی و یا پرخوابی رنج می‌برند، مفید هستند.

افرادی که از بیخوابی رنج می برند محرکی مداوم و 24 ساعته از خود نشان می‌دهند. آن‌ها همچنین کاهش امواج خواب سبک و افزایش قدرت فرکانس های سریع (در محدوده β EEG) در طول خواب NREM را از خود نشان می دهند.

به طور قابل توجهی، حتی در طول عمیق ترین مراحل خوابشان، به نظر می‌رسد که فعالیت نسبی در مناطق حسی و حسی-حرکتی را در مقایسه با بقیه مغز در خواب حفظ می‌کنند.

rtms درمان بیخوابی

گزارش شده است که استفاده از تکنیک‌های تحریک غیر تهاجمی مغز (NIBS) در بیماران بی‌خوابی می‌تواند نوسانات آهسته را افزایش دهد. انجام تحقیقات آتی برای ارزیابی نتایج بالینی این نوسانات آهسته، که ممکن است نویدبخش بهبود اختلالات بیخواب و درمان بیخوابی باشد، ضروری است.

مدل برانگیختگی بیش از حد در بی‌خوابی ثابت می‌کند که عدم کاهش برانگیختگی در طول خواب ممکن است ریشه تجربه خواب بدون آرامش باشد.

بررسی طیف EEG در طول خواب در 25 بیمار مبتلا به بی‌خوابی و 29 فرد با خواب خوب، نشان داد که بیماران مبتلا به بی‌خوابی به طور قابل توجهی مقادیر توان طیفی در باندهای فرکانسی بتا و سیگما EEG را در فاز 2 خواب NREM افزایش دادند. این نتیجه نشان می دهد که فعالیت بتای EEG نشانگر برانگیختگی قشری است و فعالیت خواب EEG (سیگما) شاخصی از مکانیسم های محافظتی مرتبط با خواب است. این یافته‌ها بر نقش اختلال محرک در اختلالات خواب و درمان بیخوابی تاکید می‌کنند.

کلینیک تخصصی مغز و اعصاب تهران واقع در شهر تهران، محدوده ونک با حضوری متخصصین مغز و اعصاب همچون دکتر محمد رضوانی آماده ارایه مشاوره و پاسخ به سوالات شما عزیزان در زمینه استفاده برای درمان بیخوابی از دستگاه تحریک مغناطیسی مغز rTMS می باشد.

منبع مقاله: https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fnetp.2023.943223/full

rTMS درمان افسردگی جوانان

آیا استفاده از تحریک مغناطیسی مغز rTMS درمان افسردگی جوانان است؟

بر اساس مقاله ارائه شده توسط گولدمن، سن یک عامل غیر تاثیرگذار در درمان اختلال افسردگی حاد (MDD) توسط تحریک مکرر مغناطیسی مغز (rTMS) در نظر گرفته می‌شود. میخواهیم بدانیم که آیا این امر برای جوانان صادق است؟

تعدادی جوان در یک کلینیک اروپایی (هلند) در نظر گرفته شدند که تحت درمان با (rTMS) به همراه روان‌درمانی هستند و از پروتکل‌هایی با پالس‌های کمتر (1200-1500 پالس) و تعداد جلسات کمتر برای آن‌ها استفاده می‌شود. در هلند خودکشی عامل اصلی مرگ در بین سنین 15 تا 17 سالگی است و شیوع افسردگی نیز در سال‌های گذشته افزایش داشته است. متاسفانه، اثرگذاری داروهای ضد افسردگی اغلب در این گروهِ آسیب پذیر نسبت به دیگر بزرگسالان کمتر هم هست، همچنین عوارض جانبی(به عنوان مثال رفتار خودکشی) بیشتری نیز از این گروه گزارش می‌شود. تشخیص و اقدام زودهنگام و استفاده از روش‌های درمانی جدید و ایمن در این گروه سنی بسیار مهم است.

rTMS یک روش غیر تهاجمی تعادل عصبی است که از میدان های الکترومغناطیسی برای تحریک فعالیت‌های عصبی در نواحی نزدیک کانونی مغز و به طور کلی قشر پشتی جانبی پیش‌پیشانی مغز (DLPFC) استفاده می‌کند. rTMS یک درمان ایمن، قابل تحمل و موثر در نظر گرفته می‌شود، عوارض جانبی آن کم و نرخ جوابدهی آن بین 29 تا 66.3 درصد متغیر است.

در اینجا می توانید درباره تحریک مغناطیسی مغز rTMS بیشتر بخوانید …

برخی از مطالعات انجام شده نشان می‌دهند که سن یک عامل در پیش‌بینی میزان پاسخدهی به درمان نیست، با این حال تحقیقات محدودی در مورد rTMS روی جوانان انجام شده است تا به سوال rTMS درمان افسردگی جوانان است یا خیر پاسخ داده شود.

rTMS درمان افسردگی جوانان

آنالیز تحریک مغناطیسی مغز rTMS درمان افسردگی جوانان

بنابراین میخواهیم یک آنالیزِ آزمون تعقیبی را شرح دهیم که اثربخشی rTMS را در جوانان افسرده (سن 18 تا 25 سال) در مقایسه با بزرگسالان ارزیابی می‌کند و به پرسش ما در زمینه rTMS درمان افسردگی جوانان کمک می کند. داده‌ها از کلینیک‌های هلندی جمع آوری شده است. شرایط قرارگیری در این تست بدین گونه بود:

  1. بیماران بالای 18 سال بودند.
  2. برای آن‌ها اختلال افسردگی حاد(MDD) تشخیص داده شده بود.
  3. تحت درمان با Rtms با هدف‌گیری قسمت قشر پشتی جانبی پیش‌پیشانی مغز (DLPFC) بودند.

یک مقیاس درجه بندی افسردگی، یا پرسشنامه افسردگی بک- (BDI-II) II یا مقیاس رتبه بندی افسردگی 17 ماده‌ای همیلتون (HDRS-17) نیز باید برای ارزیابی شدت افسردگی حداقل قبل و بعد از درمان هم استفاده می‌شد.

معیارهای حذف بیماران از تست rTMS درمان افسردگی جوانان:

  1. بیماران با تشخیص اولیه‌ای غیر از MDD
  2. بیماران کمتر از 18 سال

اولین اندازه گیری‌های بدست آمده شامل پاسخدهی و بهبود در هر دو گروه سنی بود. پاسخدهی به درمان، کاهش50 درصدی(و بیشتر) مقدار BDI یا HDRS را نشان میداد. نمره BDI زیر 12 و نمره HDRS زیر 8. نمرات HDRS برای محاسبه میانگین کل گروه به امتیازات BDI تبدیل شدند.

بیماران یا با rTMS با فرکانس پایین روی قشر پشتی جانبی پیش‌پیشانی مغز (DLPFC) یا با rTMS با فرکانس بالا روی DLPFC سمت چپ تحت درمان قرار گرفتند. در صورتیکه که نوع پروتکل اولیه اثر قابل توجهی نداشت، درمانگران به پروتکل دیگری تغییر رویه می‌دادند و در صورت نیاز، rTMS در هر دو سمت انجام داده می‌شد. مقالات قبلی نشان داده است که هیچ تفاوتی در میزان اثربخشی در صورت تغییر این پروتکل ها وجود ندارد.

علاوه بر این بیماران در طول درمان، از رفتاردرمانی شناختی (CBT) نیز بهره‌مند می‌شدند. این تست شامل 308 بیمار بود که از این تعداد 34 بیمار بین 18 تا 25 سال بودند بنابراین در گروه جوانان قرار می‌گرفتند و 274 بیمار باقیمانده در گروه بزرگسالان بالای 25. دموگرافی برای هر دو گروه همانطور که در جدول شکل 1 مشاهده می‌شود، قابل مقایسه بود.

در گروه جوانان تعداد زنان بیشتر بود( 76درصد از تعداد کل، در گروه بزرگسالان این عدد 50.4 درصد بود).

تفاوت زیادی بین دو گروه سنی در: جلسات rTMS، پروتکل rTMS استفاده شده و یا استفاده از داروهای روان‌درمانی وجود نداشت. به طور کلی تفاوت قابل توجهی در چندابتلایی(حضور یک یا چند بیماری روانی علاوه بر بیماری یا اختلال اولیه) نیز وجود نداشت اگرچه در بین جوانان شایع‌تر بود. علاوه بر این، شیوع اختلال طیف اوتیسم به طور قابل توجهی در گروه جوانان بالاتر بود. همچنین شیوع اختلالات پرخوری نیز در این گروه نسبتاً بالا بود.

اندازه‌گیری میزان مقاومت به درمان افسردگی(DM-TRD) در هلند فقط برای بخشی از گروه مورد تست تعیین شد چراکه اطلاعات لازم برای محاسبه آن برای همه بیماران در دسترس نبود. با این حال این عدد در جوانان نسبت به بزرگسالان بیشتر بود البته نه به میزان قابل توجهی.

rTMS درمان افسردگی جوانان

همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است، میزان BDI اولیه به طور قابل توجهی در گروه جوانان در مقایسه با بزرگسالان بالاتر بود. این تفاوت قابل توجه در اواسط و پس از درمان ناپدید شد. در میزان بهبودی کامل و نتیجه حاصل شده نیز تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. این مسئله اهمیت زیادی دارد چراکه میزان اولیه بالای این فاکتور به معنی پاسخدهی کمتر به درمان Rtms است.

هنگامی که پاسخدهی و چندابتلایی در گروه‌های سنی، جداگانه مورد آنالیز قرار گرفت، به نظر می‌رسد که چندابتلایی تأثیر بیشتری بر پاسخدهی در بزرگسالان دارد. در جوانان، نرخ پاسخدهی به درمان، 66.7٪ زمانی که هیچ چند ابتلایی وجود نداشت، و زمانی که چندابتلایی وجود داشت 62.5٪ ، بود. در بزرگسالان، میزان پاسخدهی به درمان، 67.2 درصد در صورت عدم وجود چندمبتلایی، و 55.3 درصد در صورت وجود چندمبتلایی بود. این با مطالعات روی سایر درمان‌های ضد افسردگی مطابقت دارد و نرخ پاسخدهی کمتری را در بیماران مبتلا به چندمبتلایی و DM-TRD بالا نشان می‌دهد.

rTMS درمان افسردگی جوانان

در نتیجه، این مطالعه نشان می‌دهد که علیرغم اینکه گروه جوانان مقدار BDI اولیه بالاتری داشتند و پتانسیل چندمبتلایی در آن‌ها بیشتر بود و از درجه بالاتری از مقاوم ‌بودن در برابر درمان برخوردار بودند، روش rTMS برای آن‌ها در مقایسه با بزرگسالان تاثیر کمتری نداشت.

تحریک مغناطیسی مغز rTMS یک گزینه درمانی معقول و موثر برای جوانان دارای افسردگی است. اگرچه جوانان و والدین آن‌ها ممکن است نگران اثرات طولانی مدت این روش بر مغز در حال رشد باشند، اما تحقیقات نشان می دهد که نرخ توقف بیماری و ایمنی مطابقی وجود دارد. از یافته‌های این مطالعه می توان برای آگاهی دادن به جوانان برای در نظر گرفتن rTMS استفاده کرد.

کلینیک تخصصی مغز و اعصاب تهران واقع در شهر تهران، محدوده ونک با حضوری متخصصین مغز و اعصاب همچون دکتر محمد رضوانی آماده ارایه مشاوره و پاسخ به سوالات شما عزیزان در زمینه استفاده از درمان و دستگاه تحریک مغناطیسی مغز rTMS می باشد.

منبع مطالب از سایت: https://www.brainstimjrnl.com/article/S1935-861X(23)01708-4/fulltext

تحریک مغناطیسی مغز rTMS

تحریک مغناطیسی مغز rTMS چیست؟

تحریک مغناطیسی مغز rTMS یک روش غیر تهاجمی تحریک مغز، بر اساس القای الکترومغناطیسی با استفاده از یک سیم پیچ عایق که روی پوست سر قرار میگیرد، است. و روی ناحیه‌ای از مغز که قرار می‌گیرد که متصور می‌شود در تنظیم خلق و خو نقش دارد.

این سیم پیچ پالس‌های مغناطیسی کوتاهی تولید می‌کند که به راحتی و بدون درد از جمجمه عبور کرده و وارد مغز می‌شوند. پالس‌های تولید شده از همان نوع و قدرت پالس های تولید شده توسط دستگاه‌های تصویربرداری (MRI) هستند.

TMS در سال ۲۰۰۸ توسط FDA تائید شد و اکنون به طور گسترده در کلینیک‌ها و بیمارستان‌های سراسر دنیا در دسترس است.

تحریک مغناطیسی مغز rTMS

انواع درمان با تحریک مغناطیسی مغز TMS

  1. TMS به صورت تکرار شونده (rTMS)

هنگامی که این پالس‌ها به صورت سریع و متوالی انجام شوند، به آن TMS تکرار شونده یا rTMS گفته می‌شود که می‌تواند تغییرات بلند مدت‌تری در فعالیت مغز ایجاد کند. rTMS یک روش ایمن و قابل تحمل است که می‌تواند درمانی موثر برای بیماران مبتلا به افسردگی باشد که از داروهای ضد افسردگی برای آن‌ها موثر نبوده است یا به دلیل عوارض جانبی نمی‌توانند از داروهای ضد افسردگی استفاده کنند.

  1. تحریک مغناطیسی عمیق (dTMS)

با استفاده از سیم پیچ H(H-Coil) که یک ابزار جدید rTMS است که تحریک مستقیم مغز را در حجم وسیع‌تر و همچنین عمیق‌تر ممکن می‌کند. این سیم پیچ طراحی شده تا روی مسیرهای عصبی گسترده، از جمله مناطق عمیق‌تر قشری مغز و فیبرهایی که مناطق زیر قشری را هدف قرار می دهند، بدون افزایش قابل توجه در میدان الکتریکی القا شده در لایه های قشری سطحی، اثر بگذارد.

تحریک مغناطیسی مغز rTMS

چرا تحریک مغناطیسی مغز rTMS جواب می‌دهد؟

نشان داده شده است که rTMS (تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال تکراری)باعث ایجاد تغییراتی در فعالیت عصبی در مناطقی از مغز می شود که در تنظیم خلق و خو دخیل هستند، مانند قشر جلوی مغز یا کورتکس. هنگامی که هر پالس مغناطیسی از جمجمه عبور می‌کند و وارد مغز می‌شود، باعث تحریک مختصر فعالیت سلول‌های مغزی قرار گرفته در زیر سیم پیچ درمان می‌شود.

فرکانس ارسال پالس نیز بر افزایش یا کاهش فعالیت مغز با یک جلسه rTMS تاثیر می گذارد. مطالعات اخیر همچنین نشان می دهند که تحریک در سمت چپ و راست مغز می تواند اثرات متضادی بر تنظیم خلق و خو داشته باشد.

 

چه زمانی از روش تحریک مغناطیسی مغز rTMS استفاده می‌شود؟

داروهای ضد افسردگی و روان درمانی، از اولین روش‌های درمان افسردگی حاد هستند. با این حال، این درمان‌ها برای همه بیماران جواب نمی‌دهند. در این موارد، rTMS ممکن است به عنوان یک درمان جایگزین، یا برای تقویت داروهای ضد افسردگی یا روان درمانی استفاده شود. بیمارانی که نتوانسته‌اند از داروهای ضد افسردگی جواب بگیرند، یا قادر به استفاده از این داروها نیستند، می‌توانند درمان rTMS را در نظر بگیرند.

تحریک مغناطیسی مغز rTMS

در طی درمان تحریک مغناطیسی مغز rTMS چه اتفاقی می‌افتد؟

از آنجا که تحریک مغناطیسی مغز rTMS از پالس‌های مغناطیسی استفاده می‌کند، قبل از شروع درمان، از بیماران خواسته می شود که هر شی حساس به مغناطیس (مانند جواهرات، کارت های اعتباری و…)را بردارند. بیماران باید در طول درمان برای راحتی و محافظت از شنوایی خود از گوش‌گیر استفاده کنند، چرا که rTMS با هر پالس صدای بلندی تولید می‌کند، درست مانند دستگاه MRI. جلسات درمان rTMS به صورت نشسته انجام می‌شود.

در طول اولین جلسه rTMS، چندین اندازه گیری انجام می‌شود تا اطمینان حاصل شود که سیم پیچ TMS به درستی روی سر بیمار قرار خواهد گرفت. پس از انجام این کار، سیم پیچ TMS روی پوست سر بیمار قرار می‌گیرد. سپس پزشک TMS با اعمال چند پالس کوتاه، آستانه حرکتی بیمار را اندازه گیری می‌کند. حداقل آستانه حرکت که لازم است به میزان لرزش انگشت شست بیمار می‌باشد که برای هر فرد نسبت به فرد دیگر متفاوت است. اندازه گیری آستانه حرکتی به پزشک کمک می کند تا تنظیمات درمان را شخصی سازی کرده و میزان انرژی مورد نیاز برای تحریک سلول‌های مغزی را تعیین کند.

پس از تعیین آستانه حرکتی، سیم پیچ به جلو آورده می‌شود تا بالای ناحیه جلویی مغز بیمار قرار گیرد. سپس درمان آغاز می‌شود. در طول درمان، بیماران یک سری صداهایی را خواهند شنید و یک حس ضربه زدن را در زیر سیم پیچ درمان احساس خواهند کرد.

آستانه حرکتی در هر جلسه درمان بررسی نمی‌شود اما اگر نگرانی‌ای وجود داشته باشد ممکن است دوباره ارزیابی شود، برای مثال ممکن است به دلیل تغییر در دارو بررسی مجدد انجام شود.

 

چه کسی تحریک مغناطیسی مغز rTMS را تجویز می‌کند؟

تحریک مغناطیسی مغز rTMS همیشه توسط پزشک TMS تجویز می‌شود. آستانه حرکتی اولیه همیشه توسط پزشک TMS تعیین می‌شود. خود درمان نیز باید توسط یک تکنسین مجرب TMS تحت نظارت پزشک TMS یا توسط خود پزشک TMS انجام می‌شود.

تکنسین یا پزشک TMS همیشه برای نظارت بر بیمار در طول درمان حضور خواهد داشت. بیمار نیز می‌تواند در هر زمانی با درخواست از پرسنل حاضر، درمان را متوقف کند.

 

طول درمان تحریک مغناطیسی مغز rTMS چقدر است؟

rTMS شامل یک سری جلسات درمانی است. طول جلسات درمان بسته به سیم پیچ TMS تعیین می‌شود و  بنابر تعداد پالس های ارسالی متفاوت است اما معمولا حدود ۳۰ تا ۴۰ دقیقه طول می‌کشد. بیماران ۵ روز در هفته TMS دریافت می‌کنند. دوره معمول rTMS ۴ تا ۶ هفته است. با این حال، می‌تواند بسته به میزان جوابدهی فرد به درمان متفاوت باشد.

 

آیا برای هر جلسه از درمان تحریک مغناطیسی مغز rTMS نیاز به بستری وجود دارد؟

برخلاف شوک درمانی یا ECT، rTMS نیاز به هیچ گونه آرام بخش یا بی هوشی عمومی ندارد، بنابراین بیماران در طول درمان کاملا بیدار و آگاه هستند. هیچ ریکاوری نیز وجود ندارد، بنابراین بیماران می‌توانند پس از آن به خانه برگشته و به فعالیت های معمول خود بازگردند.

تحریک مغناطیسی مغز rTMS

عوارض جانبی تحریک مغناطیسی مغز rTMS چیست؟

تحریک مغناطیسی مغز rTMS درمانی قابل تحمل است و با عوارض جانبی کمی همراه است و تنها درصد کمی از بیماران به دلیل عوارض جانبی درمان را قطع می‌کنند. شایع‌ترین عارضه جانبی که در حدود نیمی از بیماران تحت درمان با rTMS گزارش شده، سردرد است که آن هم خفیف بوده و به طور کلی در طی هر جلسه درمان کاهش می‌یابد. برای درمان این سردردها می‌توان از داروهای مسکن نیز استفاده کرد.

حدود یک سوم بیماران ممکن است احساس دردناکی در پوست سر یا لرزش صورت را با پالس های rTMS تجربه کنند. این موارد نیز در طی جلسات درمان کاهش می‌یابند. اگرچه میتوان تنظیمات محل قرارگیری و تنظیمات شبیه‌سازی را هنگام درمان جهت کاهش ناراحتی تغییر داد.

دستگاه rTMS صدای بلندی تولید می‌کند و به همین دلیل به بیمار گوش‌گیر داده می شود تا در طول درمان از آن‌ها استفاده کند. با این حال، برخی از بیماران ممکن است بلافاصله پس از درمان از مشکلات شنوایی شکایت کنند. البته هیچ مدرکی دال بر دائمی بودن این اثرات در صورت استفاده از گوش‌گیر در طول درمان وجود ندارد.

rTMS مانند داروهای ضد افسردگی با عوارض جانبی بسیاری مانند ناراحتی گوارشی، خشکی دهان، اختلال عملکرد جنسی، افزایش وزن یا آرام بخشی همراه نیست.

جدی ترین خطر rTMS تشنج است. با اینکه خطر تشنج بسیار پایین است. اما انجام دستورالعمل‌های ایمنی جهت به حداقل رساندن خطر تشنج ضروری است. با اینکه rTMS یک روش ایمن است، ذکر این نکته مهم است که چون یک درمان نسبتا جدید است، ممکن است خطرات غیرقابل پیش بینی نیز وجود داشته باشد که در حال حاضر هنوز شناخته نشده‌اند.

 

چه کسانی نمی‌توانند از روش درمانی تحریک مغناطیسی مغز rTMS  استفاده کنند؟

بیمارانی که هر نوع فلز غیر متحرک در سر خود دارند (به استثنای پلاک یا پرکننده های دندانی)، نباید rTMS دریافت کنند. در صورت عدم توجه به این اصل باعث گرم شدن فلز، حرکت یا اختلال در عملکرد جسم می‌شود و می‌تواند منجر به آسیب جدی و یا حتی مرگ شود. در زیر فهرستی از ایمپلنت‌های فلزی که در صورت داشتن آن بیمار نباید Rtms انجام دهد، آورده شده است:

  • کلیپس آنوریسم مغزی یا کلاف پیچی اندوواسکولار
  • استنت هایی در گردن یا مغز
  • محرک عمقی مغز
  • الکترودهایی برای نظارت بر فعالیت مغز
  • ایمپلنت های فلزی در گوش ها و چشم ها
  • ترکش یا گلوله به داخل یا نزدیک سر
  • خالکوبی صورت با جوهر فلزی یا حساس به مغناطیسی
  • سایر وسایل فلزی یا شی کاشته شده در سر یا نزدیک آن

 

تحریک مغناطیسی مغز rTMS برای چه کسانی مفیدتر است؟

شواهد موجود تا به امروز نشان می دهد که بیمارانی که مقاومت کمتری نسبت به درمان نشان می‌دهند نسبت به بیمارانی که به شدت به درمان مقاوم هستند، بهتر به rTMS پاسخ می‌دهند. با این حال، هنوز چیزهای زیادی در مورد متغیرهای خاصی که ممکن است بر اثرگذاری rTMS تأثیر بگذارند، بدست نیامده است. محققان در حال حاضر در حال انجام مطالعات بالینی برای ارزیابی اینکه چه افرادی Rtms برای آن‌ها مفیدتر است، هستند. برای مثال، علاقه زیادی به ارزیابی اینکه آیا rTMS با داروهای ضد افسردگی موثرتر از rTMS به تنهایی است یا خیر در بین محققان وجود دارد.

 

چگونه می توان درمان تحریک مغناطیسی مغز rTMS را دریافت کرد؟

rTMS یکی از درمان های مختلف تحریک مغز برای افسردگی است. قبل از برنامه ریزی برای درمان، ابتدا باید توسط یک روان پزشک متخصص در حوزه TMS ارزیابی شوید تا مشخص شود آیا rTMS برای شما ایمن و مناسب است یا خیر.

کلینیک تخصصی مغز و اعصاب تهران واقع در شهر تهران، محدوده ونک با حضوری متخصصین مغز و اعصاب همچون دکتر محمد رضوانی آماده ارایه مشاوره و پاسخ به سوالات شما عزیزان در زمینه استفاده از درمان و دستگاه تحریک مغناطیسی مغز rTMS می باشد.

 

منبع مطالب از سایت: https://www.hopkinsmedicine.org/psychiatry/specialty-areas/brain-stimulation/services

تحریک مغز

چرا تحریک مغز؟

متخصصان مغز و اعصاب همواره در حال تلاش برای یافتن روش های نوین درمانی برای بیماری های حوزه مغز و اعصاب همچون اختلال افسردگی و اضطراب، نوشخار فکری، بی انگیزکی و دلهره، تشنج، آلزایمر، اختلال روانی و دیگر بیماری های مغز و اعصاب می باشند.

روش هایی که در آنها از دارو استفاده نمی شود به مراتب روش های مفیدتر با عارضه های جانبی کمتری می باشند. چون همواره داروهای شیمیایی عوارض جانبی زیادی را به همراه دارند.

تحریک مغز بدون استفاده از دارو یکی از موثرترین و کاربردی ترین روش های درمانی در این خصوص است.

در این بخش به معرفی 4 روش درمانی بیماری های مغز و اعصاب بر اساس تحریک مغز می پردازیم:

روش های درمانی بیماری های مغز و اعصاب بر اساس تحریک مغز چیستند؟

  1. الکتروشوک درمانی (ECT)
  2. تحریک مغناطیسی مغز (rTMS)
  3. تحریک عمقی مغز (DBS)
  4. تحریک الکتریکی مغز یا تحریک جریان مستقیم درون جمجمه‌ای (tDCS)

درمان با الکتروشوک (ECT)

ECT یک درمان ایمن و موثر است که شامل عبور جریان الکتریکی به دقت کنترل شده از مغز فرد برای ایجاد تشنج – تخلیه سریع ضربات عصبی در سراسر مغز – است. در سال های اخیر، موسسه ملی سلامت روان، انجمن روان پزشکی آمریکا و جراح کل آمریکا همگی ECT را به عنوان ابزاری ارزشمند در درمان برخی اختلالات روان پزشکی و به ویژه افسردگی عمده تایید می‌کنند. هر ساله صدها بیمار در بخش روان‌پزشکی و علوم رفتاری تحت درمان با روش درمانی تشنج الکتریکی (ECT)قرار می‌گیرند. این روش می تواند به صورت بستری یا سرپایی انجام شود.

یکی از معتبرترین دانشگاه‌های تحقیقاتی ایالات متحده‌ی آمریکا جان هاپکینز (یکی از معتبرترین دانشگاه‌های تحقیقاتی ایالات متحده‌ی آمریکا) در حال حاضر درمان ECT را با پالس‌های فوق کوتاه ارائه می‌دهد تا عوارض جانبی شناخته شده را کاهش دهد. مطالعات اخیر نشان می دهد که اگر ECT با پالس‌های فوق کوتاه‌تری نسبت به ECT با پالس های استاندارد انجام شود، امکان از دست دادن حافظه و سایر عوارض جانبی کمتر است.

سوالات متداول درباره درمان با الکتروشوک (ECT) را اینجا بخوانید…

تحریک مغز با etc

درمان با تحریک مغناطیسی مغز (rTMS)

TMS یک روش غیر تهاجمی تحریک مغز، بر اساس القای الکترومغناطیسی با استفاده از یک سیم پیچ عایق که روی پوست سر قرار میگیرد، است. و روی ناحیه‌ای از مغز که قرار می‌گیرد که متصور می‌شود در تنظیم خلق و خو نقش دارد. این سیم پیچ پالس‌های مغناطیسی کوتاهی تولید می‌کند که به راحتی و بدون درد از جمجمه عبور کرده و وارد مغز می‌شوند. پالس‌های تولید شده از همان نوع و قدرت پالس های تولید شده توسط دستگاه‌های تصویربرداری (MRI) هستند.

rTMS در سال ۲۰۰۸ توسط FDA تائید شد و اکنون به طور گسترده در کلینیک‌ ها و بیمارستان‌ های سراسر دنیا در دسترس است.

سوالات متداول درباره درمان با تحریک مغناطیسی مغز (rTMS) را اینجا بخوانید…

تحریک مغز با rTMS

تحریک عمقی مغز (DBS)

تحریک عمقی مغز (DBS) یک گزینه درمانی نوظهور است که در آزمایشات بالینی برای اختلالات خلقی و شناختی مانند افسردگی حاد و بیماری آلزایمر درمانی امیدوار کننده ظاهر شده است. الکترودها در مناطق خاصی کاشته می‌شوند تا دلیل اصلی بروز بیماری را هدف قرار دهند. چندین مکان قرارگیری الکترودها برای تحریک جهت درمان افسردگی پیشنهاد شده است.

تحقیقات در تصویربرداری PET روی بیماران دارای افسردگی نشان داده است که DBS می تواند تغییرات جریان خون قبل از درمان را مانند داروهای ضد افسردگی معکوس کند. با این حال، در حال حاضر هنوز توسط FDA برای افسردگی یا اختلال دوقطبی تایید نشده است، اما برای درمان لرزش ارثی، بیماری پارکینسون، دیستونی، و اختلال وسواس فکری-عملی(OCD) مزمن و شدید، که جزو اولین موارد تاثیرگذاری DBS است، تاییدیه FDA دریافت شده است.

تحریک مغز با DBS

تحریک الکتریکی مغز یا تحریک جریان مستقیم درون جمجمه‌ای (tDCS)

تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS)، یک روش غیرتهاجمی و بدون درد تحریک مغز است که از جریان‌های الکتریکی مستقیم برای تحریک بخش‌های خاصی از مغز استفاده می‌کند. جریانی با شدت کم و ثابت از دو الکترود قرار گرفته روی سر عبور می‌کند که فعالیت نورونی را تعدیل می‌کند. دو نوع تحریک با tDCS وجود دارد: تحریک آندی و کاتدی. تحریک آندی برای تحریک فعالیت نورونی عمل می‌کند در حالی که تحریک کاتدی فعالیت نورونی را مهار می‌کند یا کاهش می‌دهد.

اگرچه tDCS هنوز یک شکل آزمایشی از تحریک مغز است، اما به طور بالقوه چندین مزیت نسبت به سایر تکنیک‌های تحریک مغز دارد. این روش ارزان، غیرتهاجمی، بدون درد و ایمن است. همچنین مدیریت آن آسان است و تجهیزات به راحتی قابل حمل هستند. شایع ترین عارضه جانبی tDCS خارش یا سوزش خفیف پوست سر است.

تحریک مغز با DBS

چندین مطالعه نشان می دهند که این دارو ممکن است ابزاری ارزشمند برای درمان بیماری های روان پزشکی عصبی مانند افسردگی، اضطراب، بیماری پارکینسون و درد مزمن باشد. تحقیقات همچنین بهبود شناختی را در برخی بیماران مبتلا به tDCS نشان داده است. در حال حاضر، tDCS یک درمان مورد تایید FDA نیست.

تحریک مغز درمان کدام بیماری های مغز و اعصاب است؟

متخصصان عصب شناسی در پزشکی فیزیکی و توان بخشی از تحریک مغز برای رسیدگی به شرایط مختلف استفاده می کنند، از جمله:

  • آسیب مغزی تروماتیک (TBI)
  • سکته مغزی
  • اختلالات زبانی
  • اختلالات حرکتی
  • اختلال در شناخت
  • درد مزمن

تحریک مغز

در صورت وجود هرگونه سوال و مشاوره کلینیک تخصصی مغز و اعصاب تهران با حضوری متخصصین مغز و اعصاب همچون دکتر محمد رضوانی آماده پاسخگویی به شما عزیزان می باشد.

 

منبع مطالب از سایت: https://www.hopkinsmedicine.org/psychiatry/specialty-areas/brain-stimulation/services

اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان

در این مقاله می خواهیم درباره تحریک مغناطیسی مغز rTMS درمان افسردگی و اختلالات مهاری، تاریخچه و جهت گیری های آینده آن بپردازیم.

توسعه تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (‏TMS) ‏یک مثال گویا از اینکه چگونه یک وسعت از تخصص و فن‌آوری می‌تواند برای تغییر درمان افسردگی با هم ترکیب شود، ارائه می‌دهد.

الگوریتم های rTMS: تجزیه و تحلیل زیستی

کشف مایکل فارادی از القای الکترومغناطیسی در سال ۱۸۳۱ یک پیشرفت اساسی در فیزیک است که در نهایت TMS را تنها ۱۵۰ سال بعد فعال کرد.

کار پیشگام در الکترومغناطیس توسط مایکل فارادی و دانشجویانش جیمز کلرک ماکسول (‏که تصادفا در سال ۱۸۳۱ متولد شد)‏، فیزیکدانان و سپس فیزیولوژیست‌ها را قادر ساخت تا اثرات الکتروشیمیایی میدان های مغناطیسی را مطالعه کنند (‏۱، ۲)‏.

میدان های مغناطیسی پالسی برای اولین بار در سال ۱۹۶۵ نشان داده شدند که موجب ایجاد لرزش در ماهیچه‌های اسکلتی در مدل‌های حیوانی و انسان‌ها می‌شوند (‏۳)‏.

دو دهه بعد، اولین دستگاهی که فعالیت قشر مغز را با استفاده از میدان مغناطیسی پالسی تولید کرد، توسط فیزیکدان پزشکی آنتونی بارکر و تیمش توسعه یافت (‏۴)‏. این دستگاه TMS اول هر ۳ ثانیه یک پالس را تحویل می‌داد و نشان می‌داد که تحریک قشر حرکتی، حرکات سمت مقابل بدن را استخراج می‌کند.

در دهه‌های بعدی، بهبود در مهندسی کویل‌های TMS، از جمله بهبود در پارامترهای پالس، فن‌آوری خنک سازی، و پیکربندی کویل‌های دوگانه، کاربرد تبدیل پذیر این فن‌آوری را هم در تحقیقات نوروفیزیولوژی و هم در تحقیقات بالینی ممکن می‌سازد (‏۵)‏.

این پیشرفت‌های تکنولوژیکی طیف گسترده‌ای از پارامترهای تحریک را برای بررسی، از جمله دوز تحریک، فرکانس، ریتم و هدف. TMS واکنشی (‏rTMS)‏تبدیل به تمرکز مداخله درمانی شد، زیرا نشان داده شد که rTMS یک افزایش پایدار یا کاهش در فعالیت کورتکس مرکزی ایجاد می‌کند.

این که rTMS افزایش یابد یا کاهش فعالیت کورتکس به پارامترهای پالس خاص مورد استفاده بستگی دارد (‏۶)‏. تحریک “فرکانس بالا”، در محدوده ۵ Hz – ۲۰ Hz، به طور گسترده‌ای برای افزایش فعالیت در منطقه تحریک‌شده قشر مغز در نظر گرفته شد.

rTMS درمان افسردگی

rTMS درمان افسردگی

آغاز بالینی

از اوایل دهه ۱۹۹۰، براساس مطالعات آسیب مغزی و مطالعات نوروایمپینگ کارکردی، اختلال عملکرد قشر پیش پیشانی پشتی – جانبی چپ (‏L – dlPFC)‏با افسردگی مرتبط بود. اندکی پس از آن، محققان rTMS بر L – dlPFC به عنوان یک سایت هدف در درمان اختلال افسردگی اساسی (‏همانطور که توسط DSM – I V در آن زمان تعریف شد)‏متمرکز شدند (‏۷، ۸)‏.

این خط تحقیق منجر به مطالعه چند مکانی دو سویه کور توسط O ” Reardon et al. (‏۹)‏شد که  به کار گیری در سال ۲۰۰۴ آغاز شد، که در آن بیمارانی که دارو درمانی برای اختلال افسردگی اساسی در آن‌ها با شکست مواجه شده بود یا rTMS پرتکرار را در L – dlPFC یا درمان شم دریافت کرده بودند. rTMs به طور قابل‌توجهی میزان پاسخ و بهبودی بیشتری را ایجاد کرد.

این مطالعه در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، و در سال بعد، اداره غذا و دارو (‏FDA)‏اولین پروتکل rTMS را برای بیمارانی تصویب کرد که افسردگی آن‌ها نتوانست به حداقل یک آزمایش کافی دارو درمانی پاسخ دهد (‏۱۰)‏: جلسات درمان روزانه rTMS، پنج بار در هفته به مدت ۴ تا ۶ هفته، با پالس‌های ۱۰ هرتز، برای مجموع ۳۰۰۰ پالس به L – PdlFC بیش از ۳۷.۵ دقیقه (‏۹، ۱۱)‏.

rTMs  در جایگاه ویژه : شناسایی بلند مدت

اگرچه کارایی بالینی rTMS اثبات شده‌است، مکانیسم دقیق که با آن rTMS منجر به تغییرات پایدار در فعالیت کورتیکال و تسکین علائم می‌شود هنوز به طور کامل تعریف‌نشده است.  با این حال، تقویت طولانی‌مدت (‏LTP)‏فعالیت نورونی در مناطق کلیدی مغز، مظنون به ایفای نقش مرکزی است (‏۶، ۱۲)‏. LTP  برای بسیاری از اشکال یادگیری و حافظه بنیادی در نظر گرفته می‌شود و یکی از مکانیزم‌های اصلی شکل‌پذیری سیناپسی است.

به طور خلاصه، LTP شامل بازده افزایش‌یافته پایدار انتقال سیگنال در طول سیناپس‌ها در پاسخ به الگوهای خاص تحریک، مانند اشکال خاص rTMS است (‏۱۳)‏. LTP از طریق تغییرات پیچیده در دستگاه مولکولی پیش و پس سیناپسی، از جمله گیرنده‌های سطحی سلول، آزاد سازی انتقال‌دهنده عصبی و سیتومعماری میانجی گری می‌شود (‏۱۳)‏.

LTP این اصل را منعکس می‌کند که “سلول‌هایی که به هم شلیک می‌کنند، به هم متصل می‌شوند”، که از کتاب رویایی، سازمان رفتار (‏۱۹۴۹) ‏اثر دونالد هب، به اصطلاح “پدر روانشناسی اعصاب” نقل شده‌است.

شواهد حمایت از وجود LTP اولین بار در اواسط دهه ۱۹۶۰ به تفصیل شرح داده شد (‏۱۴)‏. در همین زمان، اریک کاندل، روانشناس برجسته، در حال پیشبرد مطالعه مولکولی شکل‌گیری حافظه، از جمله مطالعه LTP بود. دکتر کاندل ادامه می‌داد تا آن را به اشتراک بگذارد. جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی در سال ۲۰۰۰ برای این کار.

توصیف فرآیند دریافت نتایج تحقیق از آزمایشگاه به کلینیک : پشت سرهم

درک LTP بعدا امکان توسعه تحریک پشت سر هم تپنده، یک الگوی محرک کارامدتر برای LTP و به نوبه خود یک الگوی پالس rTMS کارامدتر را فراهم می کند. با این حال، ریشه های اصطلاح “theta” با توسعه الکتروانسفالوگرافی (EEG) اغاز شد.

rTMS درمان افسردگی

شکل1) پیشرفت های کلیدی در تاریخچه تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال تکراری

در سال 1924، روانپزشک هانس برگر اولین EEG انسانی را ثبت کرد.   دکتر برگر الگوهای موج مغزی را بر اساس محدوده فرکانس طبقه بندی کرد، و او به نام محدوده الفا (8 هرتز −13 هرتز) و محدوده بتا (13 هرتز −30 هرتز). نامگذاری با حروف یونانی به ترتیب کشف از سر گرفته می شود و محدوده اتا (4 هرتز تا 8 هرتز) دهه ها بعد شناسایی شد (16).

اگر چه EEG پوست سر اجازه مطالعه غیر تهاجمی فعالیت الکتریکی قشر انسان را می دهد، مطالعات نوروفیزیولوژیکی همزمان در مدل های حیوانی نیز انفجارهای قوی فعالیت نورونی هیپوکامپ را در محدوده فرکانس شبیه به طتا کشف کرد و بنابراین این ریتم های هیپوکامپ به طور مشابه نامگذاری شدند. اگر چه ارتباط بین ریتم های قشری و هیپوکامپ تا به طور کامل درک نشده است، تصور می شود که هیپوکامپ نقش مهمی در تولید ریتم های اتا در مناطق قشری گسترده دارد (17).

در دهه 1970، ضبط میکروالکترود in vivo از مغز موش نشان داد که نورون های هیپوکامپ در طول رفتار اکتشافی، پتانسیل های عمل را در فرکانس تنظیم می کنند(18).

این فرضیه ها را تحریک می کند در مورد نقش انفجارهای تاتا در یادگیری و حافظه، و در اوایل دهه 1990، نشان داده شد که LTP در سیناپس های هیپوکامپ با انفجار تحریک الکترود در فرکانس محدوده تا (19) تسهیل می شود.در حالی که O’Reardon و همکارانش (9) کارازمایی بالینی را رهبری می کردند که منجر به تایید اولیه FDA از rTMS برای درمان افسردگی شد، محققان rTMS که ازمایشات پیش بالینی الگوهای پالس rTMS را اغاز کردند، ریتم های تیتا درون زا را که در مغز پستانداران دیده می شود، مدل سازی کردند.

اولین مطالعه ازمایشی تحریک پشت سر هم تتا (TBS) با استفاده از rTMS در داوطلبان سالم در سال 2004 منتشر شد و نوید افزایش زیادی در تقویت کارایی rTMS را داد. پالایش اضافی به نفع TBS متناوب (iTBS) است – یعنی TBS با مکث بین قطارهای کوتاه تحریک.

تا سال 2013، استخدام برای یک کارازمایی تصادفی چند سایتی غیر تصادفی در کانادا اغاز شد، مقایسه iTBS با rTMS 10 هرتز معمولی بیش از L-dlPFC برای اختلال افسردگی اساسی مقاوم به درمان (21).

اگر چه iTBS یک پنجم از تعداد کل پالس ها را در کمتر از یک دهم زمان تحویل داد، نتایج منتشر شده در سال 2018 نشان داد که iTBS غیر قابل تحمل است، با تحمل مشابه. هر دو بازوی درمان 50٪ کاهش علائم در حدود 50٪ از بیماران و بهبودی در 30٪ به دست اورد.  در همان سال، FDA پروتکل iTBS را برای اختلال افسردگی اساسی مقاوم در برابر درمان، با یک برنامه شبیه به پروتکل قبلی 10 هرتز، اما ارائه انفجار سریع پالس ها با نرخ 5 هرتز، در مجموع 600 پالس به  L-dlPFC  در بیش از 3 دقیقه.

شخصی سازی درمان: دوز و هدف

تفاوت های فردی در فاصله قشر پوست سر و قشر سیتوارکیتکچر بر پاسخ قشری به TMS تاثیر می گذارد (22). استانه موتور (MT) به عنوان یک مفهوم ظهور کرد که اجازه می دهد خروجی ماشین TMS شخصی سازی شود. MT حداقل “دوز” فردی خروجی ماشین TMS (به عنوان درصد حداکثر خروجی ان) مورد نیاز برای استخراج یک پاسخ موتور مخالف است.

در سال 1998، نشان داده شد که تجسم حرکات دست مقابل به طور موثر اندازه گیری الکترومیوگرافی MT را تقریبی می کند و این روش را حتی بیشتر ساده می کند (23). تعیین بصری MT همچنان یک روش به طور گسترده ای در کلینیک ها و تحقیقات TMS است، زیرا اجازه می دهد تا برای تعیین نسبتا سریع MT بدون استفاده از ابزارهای تشخیصی اضافی (مانند تشخیص الکترومیوگرافی MT یا EEG در مناطق قشر پیشانی هدف) (24). با این حال، مهم است که بدانیم استفاده ازMT شامل این فرض کلیدی است که استانه پاسخ سایر مناطق قشری مانند dlPFC به اندازه کافی شبیه استانه پاسخ قشر حرکتی است.

پروتکل مطالعه 2007 توسط O’Reardon و همکارانش (9) dlPFC را با استفاده از یک “قانون 5 سانتی متری” هدف قرار داد که در ان کویل 5 سانتی متر قدامی به محل تحریک قرار می گیرد که حرکات حرکتی را در انگشت شست راست ایجاد می کند. با این حال، تا سال 2003، قرار دادن الکترود EEG F3 در سیستم بین المللی 10-20 بود. شناسایی به عنوان یک روش قابل اعتماد تر برای هدف قرار دادن dlPFC (25).

اکتشاف بیشتر برای موقعیت سیم پیچ و بهبود در این سیستم به دنبال خواهد داشت. همانطور که انتظار می رود، هدف گیری هدایت شده با تصویربرداری عصبی پیشنهاد می شود، با پروتکل های تحقیقاتی شامل تکنیک های تصویربرداری ساختاری به سرعت راه را برای استفاده از تکنیک های تصویربرداری کاربردی.  در اوایل دهه 2010، مطالعات rTMS شروع به استفاده از MRI اتصال عملکردی (fcMRI)، یک تصویربرداری عصبی عملکردی کرد.

تکنیکی که ارتباط فعالیت بین مناطق مختلف مغز را اندازه گیری می کند و امکان نقشه برداری شبکه های عصبی را می دهد. مطالعات fcMRIپیشنهاد کرد که تحریک منطقه خاصی از dlPFC است که بیشتر anticorrelated با فعالیت در subgenual قشر کمربند قدامی، منطقه ای که قبلا به عنوان بیش فعالی در افسردگی دخیل بود، ممکن است میزان پاسخ درمان را بهینه تر کند( 26).

تحولات معاصر و مسیرهای آینده در زمینه rTMS درمان افسردگی و اختلالات مهاری

پروتکل های TMS تسریع شده با پنج جلسه تنی در یک روز در اوایل سال 2010 موفق بودند و کارایی سریع بهبود یافته iTBS تا حد زیادی برنامه های درمانی تسریع شده را تسهیل کرد. تا سال 2017، استخدام برای یک کارازمایی تصادفی shamcontrolled تصادفی دو سویه کور اغاز شد که یک دوره تسریع شده از جلسات درمان 50 را فقط در طول 5 روز با هدف قرار دادن فردی هدایت شده توسط fcMRI (28) ترکیب کرد.

علاوه بر این، هر یک از جلسات درمانی به مدت ۱۰ دقیقه به جای ۳ دقیقه اجرا شدند، که در مجموع ۹۰۰۰۰ پالس تنها در ۵ روز تحویل داده شد. در یک تحلیل موقت برنامه‌ریزی‌شده، آزمایش برای اثر متوقف شد: ۵۰ % کاهش علائم و بهبودی به ترتیب در ۷۱ % و ۵۷ % از شرکت کنندگان در بازوی درمان، در مقایسه با ۱۳ % و ۰ % از کسانی که در گروه کنترل بودند، حاصل شد.  اگر چه یک روند غیر معنی‌دار برای عود علائم در طول ۴ هفته پی‌گیری مشاهده شد، یک کاهش ۵۰ درصدی علائم میزان بهبودی در گروه درمان ۶۴ % و در گروه کنترل ۴۳ % بود.

چنین برنامه‌های تسریع شده به ویژه برای مطالعات آینده در محیط‌های بستری و جایی که درمان سریع افسردگی برای مدیریت حاد خودکشی مورد نیاز است، جذاب هستند.

از سوی دیگر، بیشتر آزمایش‌ها تا کنون بر روی دوره شاخص درمان تمرکز کرده‌اند و پی‌گیری محدودی داشته‌اند. تحقیقات و توسعه آینده نیز به احتمال زیاد به تعیین نقش برای درمان تعمیر و نگهداری تبدیل خواهد شد.  در حالی که درمان تشنجی به طور کلی برای شدیدترین موارد افسردگی حفظ شده‌است، در دسترس بودن و اثربخشی rTMS ممکن است آن را به عنوان یک مکمل مهم برای روان‌درمانی و دارو درمانی در درمان افسردگی قرار دهد.

تاریخ توسعه rTMS، از نظریه‌های بنیادی گرفته تا آخرین پروتکل‌های iTBS تسریع شده و شخصی شده (‏که در شکل ۱ خلاصه شده‌است)‏، یادآور الهام‌بخش این موضوع است که چگونه پیشرفت‌های میان رشته‌ای تدریجی می‌توانند با هم جمع شوند تا جهش در درمان پزشکی ایجاد کنند.

این مسیر همچنین بر اهمیت سرمایه‌گذاری روانپزشکان در طیف کامل تحقیقات ترجمه‌ای، از علم کرسی و توسعه فن‌آوری تا آزمایش‌ها بالینی و بازگشت تاکید می‌کند.

 

منابع

https://ajp.psychiatryonline.org/doi/10.1176/appi.ajp-rj.2023.180304

1.Fitzgerald PB, Daskalakis ZJRepetitive Transcranial Magnetic Stimulation Treatment for Depressive Disorders. Berlin, Springer, 2013 CrossrefGoogle Scholar

2.McWhirter L, Carson A, Stone JThe body electric: a long view of electrical therapy for functional neurological disordersBrain 2015; 138:1113–1120 CrossrefGoogle Scholar

3.Walsh V, Pascual-Leone A, Kosslyn SMTranscranial Magnetic Stimulation: A Neurochronometrics of Mind. Cambridge, MA, MIT Press, 2003 Google Scholar

4.Barker AT, Jalinous R, Freeston ILNon-invasive magnetic stimulation of human motor cortexLancet 1985; 325:1106–1107 CrossrefGoogle Scholar

5.Goetz SM, Deng Z-DThe development and modelling of devices and paradigms for transcranial magnetic stimulationInt Rev Psychiatry 2017; 29:115–145 CrossrefGoogle Scholar

6.Klomjai W, Katz R, Lackmy-Vallée ABasic principles of transcranial magnetic stimulation (TMS) and repetitive TMS (rTMS)Ann Phys Rehabil Med 2015; 58:208–213 CrossrefGoogle Scholar

7.George MS, Wassermann EM, Williams WA, et al.Daily repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) improves mood in depressionNeuroreport 1995; 6:1853–1856 CrossrefGoogle Scholar

8.Pascual-Leone A, Rubio B, Pallardó F, et al.Rapid-rate transcranial magnetic stimulation of left dorsolateral prefrontal cortex in drug-resistant depressionLancet 1996; 348:233–237 CrossrefGoogle Scholar

9.O’Reardon JP, Solvason HB, Janicak PG, et al.Efficacy and safety of transcranial magnetic stimulation in the acute treatment of major depression: a multisite randomized controlled trialBiol Psychiatry 2007; 62:1208–1216 CrossrefGoogle Scholar

10.Cohen SL, Bikson M, Badran BW, et al.A visual and narrative timeline of US FDA milestones for transcranial magnetic stimulation (TMS) devicesBrain Stimul 2022; 15:73–75 CrossrefGoogle Scholar

11.Yan JFDA approves new option to treat major depressionPsychiatr News 2008; 43:2–17 CrossrefGoogle Scholar

12.Chervyakov AV, Chernyavsky AY, Sinitsyn DO, et al.Possible mechanisms underlying the therapeutic effects of transcranial magnetic stimulationFront Hum Neurosci 2015; 9:303 CrossrefGoogle Scholar

13.Hayashi YMolecular mechanism of hippocampal long-term potentiation: towards multiscale understanding of learning and memoryNeurosci Res 2022; 175:3–15 CrossrefGoogle Scholar

14.Lømo TThe discovery of long-term potentiationPhilos Trans R Soc B Biol Sci 2003; 358:617–620 CrossrefGoogle Scholar

15.Haas LFHans Berger (1873–1941), Richard Caton (1842–1926), and electroencephalographyJ Neurol Neurosurg Psychiatry 2003; 74:9 CrossrefGoogle Scholar

16.Ray WJ, Slobounov SFundamentals of EEG methodology in concussion research; in Foundations of Sports-Related Brain Injuries. Edited by Slobounov S, W Sebastianelli. Berlin, Springer, 2006 CrossrefGoogle Scholar

17.Nuñez A, Buño WThe theta rhythm of the hippocampus: from neuronal and circuit mechanisms to behaviorFront Cell Neurosci 2021; 15:31 CrossrefGoogle Scholar

18.Hill AJFirst occurrence of hippocampal spatial firing in a new environmentExp Neurol 1978; 62:282–297 CrossrefGoogle Scholar

19.Capocchi G, Zampolini M, Larson JTheta burst stimulation is optimal for induction of LTP at both apical and basal dendritic synapses on hippocampal CA1 neuronsBrain Res 1992; 591:332–336 CrossrefGoogle Scholar

20.Huang Y-Z, Rothwell JCThe effect of short-duration bursts of high-frequency, low-intensity transcranial magnetic stimulation on the human motor cortexClin Neurophysiol 2004; 115:1069–1075 CrossrefGoogle Scholar

21.Blumberger DM, Vila-Rodriguez F, Thorpe KE, et al.Effectiveness of theta burst versus high-frequency repetitive transcranial magnetic stimulation in patients with depression (THREE-D): a randomised non-inferiority trialLancet 2018; 391:1683–1692 CrossrefGoogle Scholar

22.Stokes MG, Chambers CD, Gould IC, et al.Simple metric for scaling motor threshold based on scalp-cortex distance: application to studies using transcranial magnetic stimulationJ Neurophysiol 2005; 94:4520–4527 CrossrefGoogle Scholar

23.Pridmore S, Fernandes Filho JA, Nahas Z, et al.Motor threshold in transcranial magnetic stimulation: a comparison of a neurophysiological method and a visualization of movement methodJ ECT 1998; 14:25–27 CrossrefGoogle Scholar

24.Westin GG, Bassi BD, Lisanby SH, et al.Determination of motor threshold using visual observation overestimates transcranial magnetic stimulation dosage: safety implicationsClin Neurophysiol 2014; 125:142–147 CrossrefGoogle Scholar

25.Herwig U, Satrapi P, Schönfeldt-Lecuona CUsing the international 10-20 EEG system for positioning of transcranial magnetic stimulationBrain Topogr 2003; 16:95–99 CrossrefGoogle Scholar

26.Fox MD, Halko MA, Eldaief MC, et al.Measuring and manipulating brain connectivity with resting state functional connectivity magnetic resonance imaging (fcMRI) and transcranial magnetic stimulation (TMS)Neuroimage 2012; 62:2232–2243 CrossrefGoogle Scholar

27.Holtzheimer PE, McDonald WM, Mufti M, et al.Accelerated repetitive transcranial magnetic stimulation for treatment-resistant depressionDepress Anxiety 2010; 27:960–963 CrossrefGoogle Scholar

28.Cole EJ, Phillips AL, Bentzley BS, et al.Stanford Neuromodulation Therapy (SNT): a double-blind randomized controlled trialAm J Psychiatry 2022; 179:132–141 LinkGoogle Scholar

درمان کاتاتونیا

در این مقاله به تاثیر تحریک مغناطیسی مغز rTMS بر درمان کاتاتونیا خواهیم پرداخت. در ابتدا ببینیم اختلال کاتاتونیا چیست؟

اختلال کاتاتونیا چیست؟

اختلال کاتاتونیا حالات و وضعیت‌ های روانی فرد می باشد که در آن به محرک‌ های خارجی واکنش نشان نمی‌دهد. این حالت اصطلاحاً یک حالت مجسمه‌ ای نام دارد که فرد قادر به تکان دادن اندام‌ های خود نمی باشد. مبتلایان به کاتاتونیا را ممکن است ساعت‌ ها در یک حالت ببینید که اگر چه در بیداری به سر می‌ برند اما با این حال نمی‌توانند از این وضعیت ثابت تا چند ساعتی خارج شوند.

درمان کاتاتونیا

تاثیر تحریک مغناطیسی مغز rTMS بر درمان کاتاتونیا

در سال های اخیر، تحریک مغناطیسی مغز rTMS به عنوان یک روش درمانی در درمان اختلالات روانپزشکی مورد توجه قرار گرفته است و حتی به عنوان جایگزین درمانی برای درمان شوک الکتریکی مورد بحث قرار گرفته است.

در اینجا می توانید درباره تحریک مغناطیسی مغز rTMS بیشتر بخوانید …

تا به امروز، 9 مورد استفاده موفق از rTMS برای کاتاتونیا گزارش شده است. بیشتر گزارش‌ها تأثیر چشمگیری را نشان می‌دهند. در این زمینه، شواهد عملی برای استفاده از rTMS در درمان کاتاتونیا، به ویژه با در نظر گرفتن مکانیزم فرض شده در کاتاتونیا، قابل توجه است. بررسی‌های اخیر بیش فعالی نواحی پیش حرکتی را به عنوان یک ویژگی مهم آسیب شناسی کاتاتونیا (که در پرداختن به آسیب شناسی سیستم حرکتی در اسکیزوفرنی ضروری است) برجسته می‌کند.

گرچه اختلالات در بلوغ عصبی در طول شروع اسکیزوفرنی، وجود بی‌نظمی‌ و اختلالات حرکتی و نقص‌های احتمالی در شبکه موتور مغزی مرتبط با کاتاتونیا را نشان می‌دهد، درک جامع‌تری مورد نیاز است. تحقیقات بیشتر کاهش فعالیت در DLPFC و دیگر مناطق مغز را مطرح کرده‌اند. با این وجود، به نظر می رسد اجماع معاصر به سمت بیش فعالی در ناحیه حرکتی پیش تکمیلی و ناحیه حرکتی تکمیلی (SMA) به عنوان عوامل اصلی ایجاد کننده کاتاتونیا گرایش دارد. علاوه بر این، عواملی که SMA را مهار می‌کنند، در بهبود عدم رشد روانی-حرکتی در بیماران مبتلا به اختلالات روانی شدید، اثربخشی نشان داده‌اند.

تحریک مغناطیسی مغز rTMS درمان کاتاتونیا

در حال حاضر، به لحاظ تجربی اتکا به استفاده از rTMS به عنوان یک عامل درمانی برای درمان کاتاتونیا تا حدودی محدود به تعدادی مقالات موردی است. با اینکه این مقالات از لحاظ تعداد نسبت کمی دارند، مدارکی در حال ظهور هستند که نشان می‌دهد rTMS می تواند در اسکیزوفرنی کاتاتونیا در مواردی که مقاوم به درمان هستند، موثر باشد.

برای تثبیت بیشتر این یافته‌های اولیه، نیازی ضروری به انجام تحقیقات گسترده‌تر وجود دارد. تحقیقات آینده باید بر روی ترکیب rTMS با دارودرمانی یا روان‌درمانی متمرکز باشد. علاوه بر این، درک پیش‌بینی‌کننده‌های عصبی بیولوژیکی پاسخدهی به درمان، علائم متغیر و تداوم در درمان می‌توانند در پیشرفت این روش درمانی ارزشمند باشد و در نهایت درمان بیمار و نتایج بالینی را افزایش دهند.

کلینیک تخصصی مغز و اعصاب تهران واقع در شهر تهران، محدوده ونک با حضوری متخصصین مغز و اعصاب همچون دکتر محمد رضوانی آماده ارایه مشاوره و پاسخ به سوالات شما عزیزان در زمینه استفاده برای درمان کاتاتونیا از دستگاه تحریک مغناطیسی مغز rTMS می باشد.

منبع مقاله: https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fnetp.2023.943223/full

رفع اختلال افسردگی و اضطراب

رفع اختلال افسردگی و اضطراب توسط دستگاه rTMS تحریک مغناطیستی مغز

رضایتمندی مراجعه کننده گرامی در کلینیک تخصصی مغز و اعصاب تهران به منظور درمان و رفع اختلال افسردگی و اضطراب، نوشخار فکری، بی انگیزکی و دلهره توسط دستگاه RTMS (تحریک مغناطیستی مغز) بعد از گذراندن جلسات درمانی، به جای استفاده از دارو این روش را انتخاب نموده و از نتیجه آن راضی می باشند.

برای تاثیر بهینه این دستگاه، پزشک مغز و اعصاب بر اساس تشخیص خود پروتکل و برنامه لازم را به تکنسین اعلام می نماید تا بیمار بر اساس این از این دستگاه بهره مند گردد.
مشاهده ویدیو رضایتمندی مراجعه کننده گرامی به منظور درمان و رفع اختلال افسردگی و اضطراب، نوشخار فکری، بی انگیزکی و دلهره توسط دستگاه RTMS (تحریک مغناطیستی مغز)

تحریک مغناطیسی مغز (تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه | Transcranial magnetic stimulation) که به آن تیمش می‌گویند،یک روش تحریک مغناطیسی عصبی است که بر روی نواحی کوچک و محدودی از مغز اعمال می‌ گردد. در این روش، یک مولد میدان مغناطیسی یا سیم‌پیچ، در نزدیکی سر بیمار قرار گرفته می شود. این سیم‌پیچ، از طریقِ القای الکترومغناطیسی، یک جریان الکتریکی خفیف در ناحیه زیرین خود در مغز ایجاد می‌کند. سیم‌پیچ مذکور در عین‌حال به یک دستگاه ضربان‌ساز یا محرک متصل است که جریان برق را به آن هدایت می‌کند.

دستگاه rTMS تحریک مغناطیسی مغز چیست؟

دستگاه rTMS تحریک مغناطیسی مغز چیست؟

دکتر محمد رضوانی، متخصص مغز و اعصاب از دستگاه rTMS می گوید.

یکی از روش های درمان برای بیماری های مغز و اعصاب و بیماران روانپزشکی استفاده می شود دستگاه rtms تحریک مغناطیسی مغز، فراجمجمه ای می باشد که در حقیقت تحریک مغناطیستی مغز را انجام می دهد.

این روش کاملا بی خطر بوده و برای بیمارانی که بر روی آنها دارو تاثیر گذار نمی باشد و یا امکان استفاده از دارو ندارند و یا تمایل استفاده به جای دارو را دارند پیشنهاد می گردد.
بیمار کاملا هوشیار و در زیر دستگاه rtms بدون احساس درد قرار می گیرد و دستگاه جریان الکتریکی را به مغناطیست تبدیل کرده و بدون عارضه خاصی تاثیراتی مشابه دارو در بیمار ایجاد می نماید.

برای تاثیر بهینه این دستگاه، پزشک مغز و اعصاب بر اساس تشخیص خود پروتکل و برنامه لازم را به تکنسین اعلام می نماید تا بیمار بر اساس این از این دستگاه بهره مند گردد.
مشاهده ویدیو دستگاه rTMS تحریک مغناطیسی مغز چیست؟

تحریک مغناطیسی مغز (تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه | Transcranial magnetic stimulation) که به آن تیمش می‌گویند،یک روش تحریک مغناطیسی عصبی است که بر روی نواحی کوچک و محدودی از مغز اعمال می‌ گردد. در این روش، یک مولد میدان مغناطیسی یا سیم‌پیچ، در نزدیکی سر بیمار قرار گرفته می شود. این سیم‌پیچ، از طریقِ القای الکترومغناطیسی، یک جریان الکتریکی خفیف در ناحیه زیرین خود در مغز ایجاد می‌کند. سیم‌پیچ مذکور در عین‌حال به یک دستگاه ضربان‌ساز یا محرک متصل است که جریان برق را به آن هدایت می‌کند.

اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان

محققان اولین مطالعات خود در زمینه  اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان را انتشار داده اند.

در بررسی توانایی و تاثیر گذاری rTMS (اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان) به عنوان یک داروی ضد افسردگی برای این جمعیت بیمار سالمند، محققان rTMS را بر روی افسردگی، عوامل نوروتروفیک، عملکرد شناختی، پتانسیل های برانگیخته حرکتی برای TMS در افسردگی سالمندان، و جریان خون مغزی در سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال آزمایش کردند. این مطالعه شامل 6 شرکت کننده سالمند بود که به درمان های دارویی مقاوم بودند (میانگین سنی: 68 سال).

اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان

این شرکت کنندگان تحت پتانسیل های برانگیخته حرکتی در ابتدا و پس از 3 هفته rTMS 10 هرتز به قشر جلوی پیشانی پشتی سمت چپ قرار گرفتند. محققان به درصد تغییر فاکتور رشد عصبی سرم، فاکتور رشد مشتق از مغز، فاکتور رشد شبه انسولین-1، فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و آنژیوژنین اشاره کردند. آنها همچنین ارزیابی‌هایی را در ابتدای شروع و بعد از درمان rTMS انجام دادند و تست‌های روانشناختی را در 1، 3 و 6 ماهگی انجام دادند.

محققان دریافتند که شرکت کنندگان درمان rTMS را به خوبی تحمل کردند، بدون اینکه عوارض جانبی گزارش شود. با این حال، اگرچه شرکت کنندگان پس از rTMS بهبودهایی در خلق و خوی خود نشان دادند، این بهبودها دیگر در پیگیری مشهود نبودند. سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال و فاکتورهای نوروتروفیک تغییری نکردند، و داده های الکتروفیزیولوژیک از درمان نیز تغییری نکردند، به استثنای افزایش دامنه پتانسیل برانگیخته حرکتی میانه سمت راست.

با این حال، بیماری مزمن عروق مغزی در 5 شرکت‌کننده مشاهده شد. محققان گزارش دادند که این، همراه با قرار گرفتن در معرض چندین درمان دارویی، ممکن است به نتایج مطالعه کمک کند.

اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان

نتیجه نهایی اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان

محققان نتیجه گرفتند: “در این مطالعه، ما نتوانستیم فرضیه مطالعه – یعنی اثر چندوجهی rTMS در افسردگی سالمندان را تایید کنیم.” هم بیماری عروق مغزی و هم قرار گرفتن مزمن در معرض چندین درمان دارویی ممکن است نقش داشته باشند. با این حال، فقدان پاسخ بالینی ثابت نشان می دهد که درمان ممکن است به طور بالقوه بهینه شود. در کل نتایج نشان می دهد اثرات rTMS بر بیماران مبتلا به افسردگی سالمندان در کنار درمان های دارویی به بیماران سالمند کمک فراوانی خواهد کرد.

منابع:

1. Nicoletti VG, Fisicaro F, Aguglia E, et al. Challenging the pleiotropic effects of repetitive transcranial magnetic stimulation in geriatric depression: a multimodal case series studyBiomedicines. 2023;11(3):958.

 

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (rTMS)

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (rTMS) در حقیقت بیانگر آن است که چگونه توسعه تخصص و فناوری می تواند با هم ترکیب شود تا درمان افسردگی را تغییر دهد. این مقاله به شرح تاریخچه این توسعه می پردازد.

تاریخچه rTMS – بیوفیزیک

کشف القای الکترومغناطیسی توسط مایکل فارادی در سال 1831 یک پیشرفت اساسی در فیزیک است که در نهایت TMS را بعد بیش از 150 سال بعد فعال کرد. کار پیشگام در الکترومغناطیس توسط مایکل فارادی و شاگردش جیمز کلرک ماکسول (به طور تصادفی در سال 1831 کشف شد) فیزیکدانان و سپس فیزیولوژیست ها را قادر ساخت تا اثرات الکتروفیزیولوژیکی میدان های مغناطیسی را مطالعه کنند (1، 2).

میدان های مغناطیسی پالسی برای اولین بار در سال 1965 نشان داده شد که باعث ایجاد کشش در عضلات اسکلتی در مدل های حیوانی و انسان می شود (3). دو دهه بعد، اولین دستگاهی که با استفاده از میدان مغناطیسی پالسی فعالیت قشر مغز ایجاد کرد، توسط فیزیکدان پزشکی آنتونی بارکر و تیمش ساخته شد (4). این اولین دستگاه TMS هر 3 ثانیه یک پالس ارسال می کند و نشان می دهد که تحریک قشر حرکتی حرکات بدن طرف مقابل را برمی انگیزد.

در دهه‌های بعد، پیشرفت‌ها در مهندسی سیم‌پیچ‌های TMS، از جمله بهبود پارامترهای پالس، فناوری خنک‌کننده، و پیکربندی‌های سیم‌پیچ دوگانه، کاربرد تحول‌آفرین این فناوری را در تحقیقات عصبی فیزیولوژیکی و بالینی ممکن می‌سازد (5).

این پیشرفت‌های فن‌آوری طیف وسیعی از پارامترهای تحریک را برای بررسی، از جمله دوز تحریک، فرکانس، ریتم و هدف به محققان ارائه کرد. TMS مکرر (rTMS) به کانون مداخله درمانی تبدیل شد، زیرا نشان داده شد تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه rTMS باعث افزایش یا کاهش پایدار در فعالیت قشر کانونی می شود. اینکه تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (rTMS) افزایش یا کاهش فعالیت قشر مغز بستگی به پارامترهای پالس خاص مورد استفاده دارد (6). تحریک “فرکانس بالا”، در محدوده 5 هرتز تا 20 هرتز، به طور گسترده ای برای افزایش فعالیت در ناحیه تحریک شده قشر مغز در نظر گرفته شد.

 

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (rTMS)

اولین تجربیات بالینی تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه

از اوایل دهه 1990، بر اساس مطالعات ضایعه مغزی و مطالعات تصویربرداری عصبی عملکردی، اختلال عملکرد قشر جلوی مغزی پشتی جانبی چپ (L-dlPFC) با افسردگی مرتبط بود. به زودی پس از آن، محققان تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه rTMS بر L-dlPFC به عنوان یک مکان هدف در درمان اختلال افسردگی اساسی (همانطور که در آن زمان توسط DSM-IV تعریف شد) تمرکز کردند (7، 8). این خط از تحقیقات منجر به مطالعه برجسته دوسوکور چند سایتی توسط O’Reardon و همکاران شد. (9) که استخدام در سال 2004 آغاز شد، که در آن بیمارانی که درمان دارویی برای آنها برای اختلال افسردگی اساسی شکست خورده بود، rTMS با فرکانس بالا را بر روی L-dlPFC یا درمان ساختگی دریافت کردند.

rTMS به طور قابل توجهی نرخ پاسخ و بهبودی بیشتری ایجاد کرد. این مطالعه در سال 2007 منتشر شد و در سال بعد، سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) اولین پروتکل rTMS را برای بیمارانی که افسردگی آنها حداقل به یک کارآزمایی کافی از دارودرمانی (10) پاسخ نداده را تأیید کرد: جلسات روزانه درمان rTMS، پنج بار در هفته به مدت 4 تا 6 هفته، با پالس های ارسالی در 10 هرتز، برای مجموع 3000 پالس به L-dlPFC در طول 37.5 دقیقه (9، 11).

 

تقویت طولانی مدت تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه rTMS

اگرچه اثربخشی بالینی rTMS نشان داده شده است، مکانیسم دقیقی که توسط آن تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه rTMS منجر به تغییرات پایدار در فعالیت قشر مغز و تسکین علائم می شود هنوز به طور کامل تعریف نشده است. با این حال، تقویت طولانی مدت (LTP) فعالیت عصبی در مناطق کلیدی مغز مشکوک به ایفای نقش اصلی است (6، 12). LTP به عنوان پایه ای برای بسیاری از اشکال یادگیری و حافظه در نظر گرفته می شود و یکی از مکانیسم های اصلی شکل پذیری سیناپسی است. به طور خلاصه، LTP شامل افزایش کارایی پایدار انتقال سیگنال در سیناپس ها در پاسخ به الگوهای خاص تحریک، مانند اشکال خاص تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه rTMS است (13).

LTP از طریق تغییرات پیچیده در ماشین‌های مولکولی پیش و پس سیناپسی، از جمله گیرنده‌های سطح سلولی، آزادسازی انتقال‌دهنده‌های عصبی، و ساختار سیتوماتیک، واسطه می‌شود (13). LTP منعکس کننده این اصل است که “سلول هایی که با هم شلیک می کنند، سیم کشی می کنند”، نقل قولی از کتاب رویایی، سازمان رفتار (1949) توسط دونالد هب، به اصطلاح “پدر روانشناسی عصبی”. شواهدی مبنی بر وجود LTP برای اولین بار در اواسط دهه 1960 به تفصیل ارائه شد (14). در همین زمان، روان‌پزشک برجسته اریک کندل نیز مطالعه مولکولی شکل‌گیری حافظه، از جمله مطالعه LTP را پیش برد. دکتر کندل به خاطر این کار، جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را در سال 2000 به اشتراک گذاشت.

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (rTMS)

شخصی سازی درمان: دوز و هدف تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه

تفاوت های فردی در فاصله پوست سر و ساختار سلولی قشر مغز بر پاسخ قشر به TMS تأثیر می گذارد (22). آستانه موتور (MT) به عنوان مفهومی ظاهر شد که اجازه می داد خروجی دستگاه TMS شخصی شود. MT حداقل “دوز” مجزای خروجی دستگاه TMS (به عنوان درصدی از حداکثر خروجی آن) است که برای برانگیختن پاسخ موتور طرف مقابل لازم است. در سال 1998 نشان داده شد که تجسم حرکات دست طرف مقابل به طور موثری به اندازه گیری های الکترومیوگرافی MT نزدیک می شود و این روش را حتی بیشتر ساده می کند (23).

تعیین بصری MT همچنان یک روش پرکاربرد در کلینیک‌ها و تحقیقات TMS است، زیرا امکان تعیین نسبتاً سریع MT را بدون استفاده از ابزارهای تشخیصی اضافی (مانند تشخیص الکترومیوگرافی MT یا EEG بر روی نواحی قشر پیشانی هدف می‌دهد. ) (24). با این حال، تشخیص این نکته مهم است که استفاده از MT شامل این فرض کلیدی است که آستانه پاسخ سایر نواحی قشر مغز، مانند dlPFC، به اندازه کافی شبیه آستانه پاسخ قشر حرکتی است (24).

پروتکل مطالعه سال 2007 توسط O’Reardon و همکارانش (9) dlPFC را با استفاده از “قانون 5 سانتی متری” هدف قرار داد، که در آن سیم پیچ 5 سانتی متر جلوتر از محل تحریک قرار می گیرد که باعث ایجاد حرکات حرکتی در انگشت شست راست می شود. با این حال، تا سال 2003، قرار دادن الکترود EEG F3 در سیستم بین المللی 10-20 به عنوان یک روش مطمئن تر برای هدف قرار دادن dlPFC شناسایی شد (25). اکتشافی بیشتر برای موقعیت یابی سیم پیچ و بهبود در این سیستم به دنبال خواهد بود.

همانطور که انتظار می رود، هدف گیری هدایت شده توسط تصویربرداری عصبی پیشنهاد می شود، با پروتکل های تحقیقاتی شامل تکنیک های تصویربرداری ساختاری که به سرعت جای خود را به استفاده از تکنیک های تصویربرداری عملکردی می دهد. در اوایل دهه 2010، مطالعات rTMS شروع به استفاده از MRI اتصال عملکردی (fcMRI) کردند، یک تکنیک تصویربرداری عصبی عملکردی که ارتباط فعالیت بین مناطق مختلف مغز را کمی‌سازی می‌کند و امکان نقشه‌برداری از شبکه‌های عصبی را فراهم می‌کند. مطالعات fcMRI نشان داده است که تحریک ناحیه خاصی از dlPFC که بیشترین ارتباط را با فعالیت در قشر کمربندی قدامی زیرجنسی دارد، منطقه ای که قبلاً به عنوان بیش فعال در افسردگی نقش داشت، ممکن است نرخ پاسخ درمانی را بیشتر بهینه کند (26).

تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (rTMS)

تحولات معاصر و جهت گیری های آینده تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه

پروتکل‌های تسریع‌شده TMS با پنج تا ده جلسه در یک روز در اوایل سال 2010 موفق بودند (27)، و کارایی سریع بهبود یافته iTBS برنامه‌های درمانی تسریع‌شده را تا حد زیادی تسهیل کرد. تا سال 2017، استخدام برای یک کارآزمایی تصادفی دوسوکور تصادفی کنترل شده آغاز شد که یک دوره تسریع شده از 50 جلسه درمانی را تنها در مدت 5 روز با هدف گیری فردی هدایت شده توسط fcMRI ترکیب کرد (28). علاوه بر این، هر یک از جلسات درمانی به‌جای 3 دقیقه به مدت 10 دقیقه اجرا شد که در مجموع 90000 پالس در تنها 5 روز تحویل داده شد.

در یک تجزیه و تحلیل موقت برنامه ریزی شده، کارآزمایی به دلیل اثربخشی زودهنگام متوقف شد: 50٪ کاهش علائم و بهبودی به ترتیب در 71٪ و 57٪ از شرکت کنندگان در بازوی درمان حاصل شد، در مقایسه با 13٪ و 0٪ از افراد در گروه کنترل.

اگرچه روند غیر قابل توجهی برای عود علائم در طی 4 هفته پیگیری مشاهده شد، کاهش 50 درصدی علائم و بهبودی به ترتیب در 64 درصد و 43 درصد از افرادی که در بازوی درمان بودند حفظ شد. چنین برنامه‌های تسریع‌شده به‌ویژه برای مطالعات آتی در بسترهای بستری و جایی که درمان سریع افسردگی برای مدیریت حاد خودکشی مورد نیاز است، جذاب است. از سوی دیگر، اکثر کارآزمایی‌ها تاکنون بر دوره شاخص درمان متمرکز بوده‌اند و پیگیری‌های محدودی داشته‌اند. تحقیق و توسعه آتی نیز احتمالاً به تعیین نقش درمان نگهدارنده تبدیل خواهد شد.

در حالی که درمان تشنجی عموماً برای شدیدترین موارد افسردگی اختصاص داده شده است، دسترسی و اثربخشی در حال ظهور rTMS ممکن است آن را به عنوان مکمل مهمی برای روان درمانی و دارودرمانی در درمان افسردگی قرار دهد. تاریخچه توسعه rTMS تا کنون، از نظریه‌های بنیادی گرفته تا آخرین پروتکل‌های iTBS تسریع‌شده و شخصی‌شده (خلاصه‌شده در شکل 1)، یادآور الهام‌بخشی است از اینکه چگونه پیشرفت‌های بین‌رشته‌ای فزاینده می‌توانند برای ایجاد جهش در درمان پزشکی گرد هم آیند. این مسیر همچنین بر اهمیت سرمایه گذاری روانپزشکان در سراسر طیف کامل تحقیقات ترجمه، از علوم پایه و توسعه فناوری گرفته تا آزمایشات بالینی و برعکس، تأکید می کند.

 

1.Fitzgerald PB, Daskalakis ZJRepetitive Transcranial Magnetic Stimulation Treatment for Depressive Disorders. Berlin, Springer, 2013 CrossrefGoogle Scholar

2.McWhirter L, Carson A, Stone JThe body electric: a long view of electrical therapy for functional neurological disordersBrain 2015; 138:1113–1120 CrossrefGoogle Scholar

3.Walsh V, Pascual-Leone A, Kosslyn SMTranscranial Magnetic Stimulation: A Neurochronometrics of Mind. Cambridge, MA, MIT Press, 2003 Google Scholar

4.Barker AT, Jalinous R, Freeston ILNon-invasive magnetic stimulation of human motor cortexLancet 1985; 325:1106–1107 CrossrefGoogle Scholar

5.Goetz SM, Deng Z-DThe development and modelling of devices and paradigms for transcranial magnetic stimulationInt Rev Psychiatry 2017; 29:115–145 CrossrefGoogle Scholar

6.Klomjai W, Katz R, Lackmy-Vallée ABasic principles of transcranial magnetic stimulation (TMS) and repetitive TMS (rTMS)Ann Phys Rehabil Med 2015; 58:208–213 CrossrefGoogle Scholar

7.George MS, Wassermann EM, Williams WA, et al.Daily repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) improves mood in depressionNeuroreport 1995; 6:1853–1856 CrossrefGoogle Scholar

8.Pascual-Leone A, Rubio B, Pallardó F, et al.Rapid-rate transcranial magnetic stimulation of left dorsolateral prefrontal cortex in drug-resistant depressionLancet 1996; 348:233–237 CrossrefGoogle Scholar

9.O’Reardon JP, Solvason HB, Janicak PG, et al.Efficacy and safety of transcranial magnetic stimulation in the acute treatment of major depression: a multisite randomized controlled trialBiol Psychiatry 2007; 62:1208–1216 CrossrefGoogle Scholar

10.Cohen SL, Bikson M, Badran BW, et al.A visual and narrative timeline of US FDA milestones for transcranial magnetic stimulation (TMS) devicesBrain Stimul 2022; 15:73–75 CrossrefGoogle Scholar

11.Yan JFDA approves new option to treat major depressionPsychiatr News 2008; 43:2–17 CrossrefGoogle Scholar

12.Chervyakov AV, Chernyavsky AY, Sinitsyn DO, et al.Possible mechanisms underlying the therapeutic effects of transcranial magnetic stimulationFront Hum Neurosci 2015; 9:303 CrossrefGoogle Scholar

13.Hayashi YMolecular mechanism of hippocampal long-term potentiation: towards multiscale understanding of learning and memoryNeurosci Res 2022; 175:3–15 CrossrefGoogle Scholar

14.Lømo TThe discovery of long-term potentiationPhilos Trans R Soc B Biol Sci 2003; 358:617–620 CrossrefGoogle Scholar

15.Haas LFHans Berger (1873–1941), Richard Caton (1842–1926), and electroencephalographyJ Neurol Neurosurg Psychiatry 2003; 74:9 CrossrefGoogle Scholar

16.Ray WJ, Slobounov SFundamentals of EEG methodology in concussion research; in Foundations of Sports-Related Brain Injuries. Edited by Slobounov S, W Sebastianelli. Berlin, Springer, 2006 CrossrefGoogle Scholar

17.Nuñez A, Buño WThe theta rhythm of the hippocampus: from neuronal and circuit mechanisms to behaviorFront Cell Neurosci 2021; 15:31 CrossrefGoogle Scholar

18.Hill AJFirst occurrence of hippocampal spatial firing in a new environmentExp Neurol 1978; 62:282–297 CrossrefGoogle Scholar

19.Capocchi G, Zampolini M, Larson JTheta burst stimulation is optimal for induction of LTP at both apical and basal dendritic synapses on hippocampal CA1 neuronsBrain Res 1992; 591:332–336 CrossrefGoogle Scholar

20.Huang Y-Z, Rothwell JCThe effect of short-duration bursts of high-frequency, low-intensity transcranial magnetic stimulation on the human motor cortexClin Neurophysiol 2004; 115:1069–1075 CrossrefGoogle Scholar

21.Blumberger DM, Vila-Rodriguez F, Thorpe KE, et al.Effectiveness of theta burst versus high-frequency repetitive transcranial magnetic stimulation in patients with depression (THREE-D): a randomised non-inferiority trialLancet 2018; 391:1683–1692 CrossrefGoogle Scholar

22.Stokes MG, Chambers CD, Gould IC, et al.Simple metric for scaling motor threshold based on scalp-cortex distance: application to studies using transcranial magnetic stimulationJ Neurophysiol 2005; 94:4520–4527 CrossrefGoogle Scholar

23.Pridmore S, Fernandes Filho JA, Nahas Z, et al.Motor threshold in transcranial magnetic stimulation: a comparison of a neurophysiological method and a visualization of movement methodJ ECT 1998; 14:25–27 CrossrefGoogle Scholar

24.Westin GG, Bassi BD, Lisanby SH, et al.Determination of motor threshold using visual observation overestimates transcranial magnetic stimulation dosage: safety implicationsClin Neurophysiol 2014; 125:142–147 CrossrefGoogle Scholar

25.Herwig U, Satrapi P, Schönfeldt-Lecuona CUsing the international 10-20 EEG system for positioning of transcranial magnetic stimulationBrain Topogr 2003; 16:95–99 CrossrefGoogle Scholar

26.Fox MD, Halko MA, Eldaief MC, et al.Measuring and manipulating brain connectivity with resting state functional connectivity magnetic resonance imaging (fcMRI) and transcranial magnetic stimulation (TMS)Neuroimage 2012; 62:2232–2243 CrossrefGoogle Scholar

27.Holtzheimer PE, McDonald WM, Mufti M, et al.Accelerated repetitive transcranial magnetic stimulation for treatment-resistant depressionDepress Anxiety 2010; 27:960–963 CrossrefGoogle Scholar

28.Cole EJ, Phillips AL, Bentzley BS, et al.Stanford Neuromodulation Therapy (SNT): a double-blind randomized controlled trialAm J Psychiatry 2022; 179:132–141 LinkGoogle Scholar

بیماری مغز و اعصاب

شایع ترین بیماری مغز و اعصاب شامل پارکینسون، تومورهای مغزی، اختلالات روانی، اوتیسم، مننژیت، آلزایمر، ام اس، هیدروسفالی، دیسلکسیا، تشنج می باشد. ما می خواهیم به معرفی این بیماری ها بپردازیم.

مغز و اعصاب و نخاع، سیستم عصبی را تشکیل می‌دهند و کنترل کامل عملکردهای بدن را بر عهده دارند. وقتی‌ که مشکلی در قسمتی از سیستم عصبی رخ دهد، ممکن است در حرکت، صحبت کردن، بلعیدن، تنفس، یادگیری، حافظه، حس‌ها، خلق و خوی و… مشکل ایجاد شود.

افزون بر600 بیماری مغز و اعصاب وجود دارد ولی تنها تعدادی ازاین بیماری ها  شایع ترین بیماری مغز و اعصاب بزرگسالان شمرده می‌شوند. بیماری‌هایی که مطمئنا یا نام آن‌ها را شنیده اید. بعضی از این بیماری‌ها بیشتر در بزرگسالان شایع است، برخی جزء بیماری های شایع مغز و اعصاب کودکان و برخی از آن‌ها هم بیماری مشترک محسوب می‌شوند. قصد داریم به‌طور خلاصه، 10 بیماری از شایع  ترین بیماری ‌های مغز و اعصاب را معرفی کرده و به علل ایجاد‌ کننده و تشدید کننده‌ی آن‌ها، راهکارهای پیشگیرانه و یا درمانی این بیماری‌ها بپردازیم.

پارکینسون بیماری مغز و اعصاب

پارکینسون

پارکینسون  بیماری مغز و اعصاب، جزء اولین بیماری های مغزی خطرناک دسته بندی می شود، در این بیماری سلولهای مغزی را که کنترل کننده حرکت هستند، تحت تاثیر قرار می دهد. باور عموم این است که این بیماری توسط کاهش سطح دوپامین مغز اتفاق می افتد. علائم گوناگونی برای این نوع بیماری وجود داشته اما به طور معمول بین سن 50 تا 60 سالگی آغاز می شود. علامت اولیه عموما وجود لرزش در دست، پا یا آرنج است. علائم دیگر شامل سفتی ماهیچه ها، مشکلات تعادلی در هنگام راه رفتن، حرکت آرام و دشوار شدن صحبت کردن و بلعیدن می باشد.

همچنین ممکن است لحظاتی وجود داشته باشد که فرد شروع به لرزش شدید کرده و توانایی راه رفتن را از دست می دهد. در برخی بیماران، این بیماری مغز و اعصاب پیشرفت کرده و رو به وخامت می گذارد، در سایرین شدت بیماری افزایش نمی یابد.

تومور مغزی بیماری مغز و اعصاب
تومور مغزی

انواع گوناگونی از تومورهای مغزی وجود دارند، اما تنها برخی از آنها خطرناک محسوب می شوند. اگر چه همه تومورها کشنده نیستند ولی به هر حال یکی از  بیماری مغز و اعصاب خطرناک همین تومورها هستند

فارغ از اینکه این تومورها مهاجرت کنند یا نه، باز هم می توانند یک تهدید به حساب بیایند. عمده دلایل ایجاد سرطان مغز هنوز ناشناخته باقی مانده است، اما تعدادی از دلایل آن یافته شده است. در حال حاضر، 23400 نوع سرطان وجود دارد که شروع آن در مغز است.

تشکیل تومور مغزی در هر سنی می تواند رخ دهد، اما احتمال آن در سنین بالاتر بیشتر است. علائم شامل مشکل بینایی، شنوایی، تکلم، تعادل، وجود سردرد، حملات ناگهانی، فلج عضلات صورت، و غیره است. پزشکان می بایست تشخیص دهند برای درمان و یا خارج کردن تومور بسته به شرایط بیمار از رادیوتراپی و یا جراحی استفاده کنند.

اختلال روانی بیماری مغز و اعصاب
اختلال روانی

امروزه افراد بسیاری برخی از اشکال بیماری های روانی را دارا می باشند. این بیماری به ظاهر خطرناک نیست ولی در مواردی که به صورت حاد نمود می کند و باعث آسیب به خود یا دیگران می شود از دسته بیماری های مغزی خطرناک خواهد بود

این نوع از بیماری مغز و اعصاب ممکن است خفیف باشد اما رواج آن بیشتر از تصور عامه مردم است. همچنین، این بیماری ها انواع گوناگونی نیز دارند. برخی از آنها کمابیش بی خطر بوده اما سایرین نیاز به مراقبت های پزشکی فوری دارند. برخی از علائم عمومی بیماری های مغز و اعصاب روانی شامل: تغییرات شدید خلقی، تغییر در عادات غذایی، گیجی و عدم تمرکز در فکر کردن، مشکلات خواب، فکر به خودکشی، عصبانیت شدید، مشکل در درک یا برقراری ارتباط با افراد، و کناره گیری از دوستان و فعالیت هایی که در گذشته مورد علاقه فرد بوده اند.

درمان و دارو درمانی اغلب می تواند به افراد دارای برخی از انواع بیماری های روانی کمک کند.

اوتیسم بیماری مغز و اعصاب
اوتیسم

اوتیسم  بیماری مغز و اعصاب، یکی از بیماری مغز و اعصاب تقریبا جدید است و محققان هنوز اطلاعات بسیار زیادی درباره آن ندارند.

برخی از بیماران مبتلا به اوتیسم، مشکلات ژنتیکی دارند، اما بیش از یک دلیل برای این بیماری وجود داشته و برخی از این دلایل هنوز ناشناخته مانده اند. نوع رفتار، یادگیری، واکنش و ارتباطات افراد مبتلا به اوتیسم با عمده مردم متفاوت می باشد. اوتیسم اغلب پیش از سن سه سالگی تشخیص داده شده و تا پایان عمر همراه فرد باقی می ماند.

این افراد سطح متفاوتی از ناتوانی های ذهنی را دارا بوده اما برخی از آنها ذوق و قریحه بالایی دارند. برخی علائم می تواند شامل عدم واکنش به ادا کردن نام تا 12 ماهگی فرد، ممانعت از تماس چشمی، درک دشوار از احساسات افراد، مشکلات تکلم و مهارت های زبانی، ناراحت شدن از تغییرات کوچک، به تنهایی بازی کردن و غیره، می باشد.

مننژیت بیماری مغز و اعصاب
مننژیت

مننژیت یکی دیگر از بیماری مغز و اعصاب در دسته بیماری های مغزی خطرناک ، مننژیت التهابی در مرزهای اطراف مغز و بافت مغزی می باشد.

این التهاب همچنین می تواند در نخاع نیز رخ دهد. برای آزمایش وجود این بیماری، پزشک اغلب شیر نخاعی (مایع مغزی نخاعی) را از ستون نخاعی استخراج می کند. این بیماری مسری بوده و در 10 الی 20 درصد افراد مبتلا به صورت جنینی منتقل می شود. علائم اولیه شامل تب، سفتی گردن و سردرد است. بعد از این مرحله، گیجی، حساسیت به نور، حالت تهوع و استفراغ و لرز رخ خواهد داد. واکسن هایی برای ممانعت از این بیماری مغز و اعصاب وجود دارند. شیوع نه چندان گسترده ای اغلب در خوابگاه های دانشجوی و دوره آموزشی سربازی رخ می دهد.

آلزایمر بیماری مغز و اعصاب
آلزایمر

آلزایمر یکی از بیماری مغز و اعصاب است که در حال حاضر رایج ترین نوع دمانس (فراموشی) در کشورهای غربی محسوب می شود.

هنگامی که فرد به سن 85 سالگی می رسد، احتمال ابتلا به این بیماری تا 50% افزایش خواهد یافت. فاکتور خطر اولیه در ابتدا سن فرد می باشد. اولین شواهد آلزامیر مشکلات مربوط به حافظه است. فرد ممکن است توانایی به خاطر سپردن فعالیت های روزمره را نداشته و بنابراین منجر به از هم پاشیدگی زندگی رومزه وی شود. همراه با وخامت بیماری، فرد توانایی برنامه ریزی و حل مسائل را از دست داده، زمان را مکان ها را گم می کند، مشکلاتی برای استفاده از کلمات در نوشتن یا صحبت کرده پیدا کرده، توانایی تصمیم گیری و قضاوت را از دست می دهد.

آلزایمر یک بخش نرمال از زندگی نبوده اما درمان آن می بایست در هنگام مشاهده اولین علائم شروع شود. هیچ درمانی برای این بیماری مغز و اعصاب وجود نداشته اما سرعت پیشرفت آن می تواند با استفاده از درمان زود هنگام کند شود.

ام اس بیماری مغز و اعصاب

بیماری ام اس

ام اس بیماری مغز و اعصاب می تواند در بخش های گوناگونی از بدن شروع شود و علائم متفاوتی را ایجاد کند. ام اس انواع مختلفی دارد و نسبت به چگونگی حملات و یا عود شوندگی آن از دسته بیماری هایی است که گاها خطرناک هستند و در مواردی هم بیمار با کنترل علائم به زندگی عادی خویش می پردازد

این نوع بیماری مغز و اعصاب اساسا در سنین 15 تا 60 سال رخ داده و زنان بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری هستند. MS یک بیماری خود ایمنی بوده که در نتیجه آن بدن خودش را مورد تهاجم قرار می دهد. هدف تخریب غلاف میلین اطراف اعصاب هستند. علائم شامل ضعف یا بی حسی در یک سمت بدن و سپس پیشرفت آن به سمت دیگر بدن است. سایر علائم شامل خستگی، لرزش، احساس سستی، لکنت زبان، دوبینی و دید کمتر احتمالی در یک چشم نسبت به چشم دیگر و غیره است. این افراد همچنین ممکن است مشکلاتی در روده ها و مثانه، عملکردهای جنسی، تغییرات روانی، فلج شدگی و علائم صرع را نیز تجربه کنند.

هیدروسفالی بیماری مغز و اعصاب

هیدروسفالی

هنگامی که مقادیر غیر نرمالی از مایع به مغز می رسد، هیدروسفالی  بیماری مغز و اعصاب رخ خواهد داد.

در کودکان، علامت اولیه معمولا بزرگ بودن سر است. علائم دیگر شامل استفراغ، تحریک پذیری، اشتها و غذا خوردن کم، تشنج و خواب آلودگی است. در بزرگسالان، علائم شامل سردرد، عدم هماهنگی، مشکل در بیدار ماندن و هوشیاری، کاهش مهارتهای شناختی و حافظه، تاری دید و عدم کنترل مثانه می باشد. هنگامی که هرکدام از این علائم مشاهده شوند، زمان مراجعه به پزشک می باشد. دلیل ایجاد هیدروسفالی هنوز به طور کامل مشخص نشده است.

دیسلکسیا بیماری مغز و اعصاب

دیسلکسیا

دیسلکسیا به مشکل در یادگیری اطلاق می شود که به علت نقصی ایجاد می شود که منجر به دشواری در پردازش آواها یا بخش های کوچکی از صحبتهای فرد می شود و در نتیجه کلمات متفاوت از سایرین ادا خواهد شد.

دیسلکسیا بیماری مغز و اعصاب در کودکانی با هوش و تحرک طبیعی رخ می دهد. این بیماران اغلب عزت نفس ضعیفی داشته، دشواری هایی در تمرکز داشته، رویا پرداز بوده و از تمرکزی بر موقعیت که در آن به سر می برند ندارند، در توسعه مسائل تاخیر داشته و در خواندن چند باره مطالب درک کافی را ندارند. در هنگام خواندن و یا نوشتن اضافات، معکوس بودن کلمات، حذف و تکرار مشاهده می شود. دیسلکسیا می تواند با بزرگ شدن فرد و خارج شدن از سنین کودکی کاهش یافته و یا با ترومای جدیدی رو به رو می شود. رایج ترین نوع به نام دیسلکسیای اویه شناخته می شود که با تغییر سن تفاوتی در آن ایجاد نمی شود.

تشنج بیماری مغز و اعصاب

تشنج

شش نوع مختلف از تشنج وجود دارد که رایج ترین آن تشنج گراندمال است. تشنج  بیماری مغز و اعصاب در مواردی می تواند زنگ خطر را به صدا در بیاورد و از دسته بیماری های مغزی خطرناک محسوب شود و در مواردی قابل کنترل است

در این نوع تشنج، فرد بیمار هوشیاری خود را از دست داده و معمولا غش می کند. سپس بدن فرد سفت شده و به دنبال آن حرکات تند و سریع ناگهانی و شدید در بدن ایجاد می شود و در نهایت فرد به حالت خواب و بیهوشی فرو می رود. عمده تشنج های دیگر منجر به غش کردن نشده اما کاملا می توان عدم هوشیاری یا خیره شدن چشم ها و مشاهده سفیدی آن ها را در افراد مبتلا شده مشاهده کرد و غالبا هیچ علائم دیگری ندارند. در تشنج جزئی، فرد هشیاری خود را حفظ کرده و ممکن است گاهی علائم حسی که به آن تشعشع نورانی می گویند را داشته باشد.

بیماری های بسیاری وجود دارند که می تواند منجر به ایجاد تشنج شود؛ ترومای سر، سرطان مغز، مشکلات ناشی از ترک الکل، خستگی ناشی از گرما، اوردوز ناشی از مصرف کافئین، اوردوز ناشی از مصرف استامینوفن و غیره.