تاثیر rTMS تحریک مغناطیسی مغز در درمان بیخوابی
آیا تحریک مغناطیسی مغز rTMS برای درمان بیخوابی مناسب است؟
تحریک مغناطیسی مغز (TMS) یک تکنیک نوآورانه و غیر تهاجمی است که در تشخیص و درمان اختلالات روانی و عصبی استفاده می شود. TMS تکرار شونده (rTMS) میتواند فعالیت عصبی، انعطاف پذیری عصبی و واکنش به محرک توسط مغز در حالت هوشیار و غیرهوشیار و روی هم رفته سلامت کلی روان را متعادل کند.
مطالعات متعددی پیشبینی کنندههای اثربخشی بیشتر rTMS بر متغیرهای نتایج بالینی در اختلالات روانی مختلف را مورد بررسی قرار دادهاند تا ببینند در درمان بیخوابی موثر است یا خیر.
این پیشبینی کنندهها اغلب شامل ناحیه تحریک شده مغز، الگوهای فعالیت الکتروانسفالوگرام (EEG)، ناهنجاریهای مورفولوژیکی(ریختشناسی) و نوروفیزیولوژیکی(فیزیولوژی عصبی) بالقوه، و میزان پاسخدهی فرد بیمار به درمان است.
بیخوابی چیست؟
بیخوابی به این معنی است که توانایی فرد برای به خواب رفتن و یا در خواب ماندن مختل می شود. افرادی که دچار بیخوابی هستند ممکن است خیلی زود از خواب بیدار شوند یا پس از بیدار شدن در طول شب برای بازگشت به خواب دچار چالش شوند.
مطالعات درمان بیخوابی با تحریک مغناطیسی مغز rTMS
فیزیولوژی چرخهی خواب و بیداری، با نوسانات دورهای EEG مشخص میشود که به مراحل خواب سبک (NREM) و خواب عمیق (REM) تقسیم میشوند.
با شروع دهه 1970، مطالعات تحقیقاتی متعددی شروع به بررسی رابطه بین K-complex و امواج دلتای خواب NREM و رابطه بین K-complex و چرخه خواب به عنوان یک پدیده پیچیده چند عملکردی مغز خواب درگیر در پردازش اطلاعات، کردند.
با تکیه بر دانستن اطلاعاتی از خواب NREM و فعالیت پویا و پیچیدهای که مغز دارد، تحقیقات جدیدتر بر نقش نوسانات آهستهی قشر مغز (SO؛ 0.5-1 هرتز) و فعالیت نواحی تالامیک (12-15 هرتز) در طول خواب NREM متمرکز شده است. . این دو برای تشکیل حافظه بسیار مهم هستند.
در واقع، تکنیکهای مختلف تلفیق عصبی با استفاده از تحریک نوسانی آهسته مغز برای افزایش ارتباط کاربردی بین نوسانات مغزی مرتبط با حافظه نشان داده شده است. قابل ذکر است که آن ها تثبیت حافظه بصری را در بیماران مبتلا به اختلال شناختی (MCI)، که زمینه ساز بیماری آلزایمر است، بهبود بخشیدند.
این تاثیر مفید بر عملکرد شناختی نشان دهنده پتانسیل گستردهی این تکنیکها در نوسان عصبی و درمان بیخوابی است.
در یک پیشرفت جداگانه اما مرتبط، تکنیکهایی مانند تحریک مغناطیسی، تحریک الکتریکی و تحریک شنوایی مغز در درمان اختلالات خواب استفاده شد. این روشها نشان دادند در متعادل سازی الگوهای تحریک و خواب، به ویژه در بیمارانی که از بیخوابی و یا پرخوابی رنج میبرند، مفید هستند.
افرادی که از بیخوابی رنج می برند محرکی مداوم و 24 ساعته از خود نشان میدهند. آنها همچنین کاهش امواج خواب سبک و افزایش قدرت فرکانس های سریع (در محدوده β EEG) در طول خواب NREM را از خود نشان می دهند.
به طور قابل توجهی، حتی در طول عمیق ترین مراحل خوابشان، به نظر میرسد که فعالیت نسبی در مناطق حسی و حسی-حرکتی را در مقایسه با بقیه مغز در خواب حفظ میکنند.
گزارش شده است که استفاده از تکنیکهای تحریک غیر تهاجمی مغز (NIBS) در بیماران بیخوابی میتواند نوسانات آهسته را افزایش دهد. انجام تحقیقات آتی برای ارزیابی نتایج بالینی این نوسانات آهسته، که ممکن است نویدبخش بهبود اختلالات بیخواب و درمان بیخوابی باشد، ضروری است.
مدل برانگیختگی بیش از حد در بیخوابی ثابت میکند که عدم کاهش برانگیختگی در طول خواب ممکن است ریشه تجربه خواب بدون آرامش باشد.
بررسی طیف EEG در طول خواب در 25 بیمار مبتلا به بیخوابی و 29 فرد با خواب خوب، نشان داد که بیماران مبتلا به بیخوابی به طور قابل توجهی مقادیر توان طیفی در باندهای فرکانسی بتا و سیگما EEG را در فاز 2 خواب NREM افزایش دادند. این نتیجه نشان می دهد که فعالیت بتای EEG نشانگر برانگیختگی قشری است و فعالیت خواب EEG (سیگما) شاخصی از مکانیسم های محافظتی مرتبط با خواب است. این یافتهها بر نقش اختلال محرک در اختلالات خواب و درمان بیخوابی تاکید میکنند.
کلینیک تخصصی مغز و اعصاب تهران واقع در شهر تهران، محدوده ونک با حضوری متخصصین مغز و اعصاب همچون دکتر محمد رضوانی آماده ارایه مشاوره و پاسخ به سوالات شما عزیزان در زمینه استفاده برای درمان بیخوابی از دستگاه تحریک مغناطیسی مغز rTMS می باشد.
منبع مقاله: https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fnetp.2023.943223/full
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.